
کتاب قصه های پندآموز وقت خواب - دفتر هشتم
مولف (پدیدآور) :زینب علیزاده لوشابی
دنیای قصه ها برای کودکان از شیرینی خاصی برخوردار است. از طرفی این جذابیت تنها برای کودکان نیست بلکه حتی بزرگ ترها نیز با شنیدن قصه ها به آرامش می رسند.
کتاب "قصه های پندآموز وقت خواب" دفتر هشتم مجموعه ای شامل بیش از 15 قصه جذاب برای خواب شیرین کودکان می باشد.
داستانی زیبا در مورد قناعت:
روزی مردی برای کاری به شهری می رود. نزدیک ظهربود که کارش تمام شد. اما یادش آمد که در این شهر دوستی دارد و مدتی است که او را ندیده است با خودش گفت: حالا که تا اینجا آمده ام ، بهتر است سری به او بزنم.
مرد به خانه دوستش رسید و در زد. دوستش در را باز کرد و او را به داخل خانه دعوت کرد. نشستند و حرف زدند و چای خوردند. صاحب خانه سفره را پهن کرد و برای ناهار کمی نان خشک و پنیر آورد. مرد گفت: کاشکی نان تازه و پنیر و گردو برای ناهار می آوردی.
صاحب خانه به مرد گفت: تو همینجا بنشین، من الان می آیم.
صاحبخانه به بازار رفت. هرچه در جیب هایش گشت ، پولی پیدا نکرد. مجبور شد لباس روینش را که مخصوص بیرون رفتن از خانه بود بفروشد تا آن پول را به مغازه برده و کمی نان تازه و گردو بخرد.
وقتی به خانه برگشت، مرد هنوز کنار سفره نشسته بود. گردو و نان تازه را وسط سفره گذاشت و با هم مشغول خوردن شدند. بعد از اینکه ناهار تمام شد، صاحب خانه سفره را جمع کرد.
مرد مهمان دعا کرد و گفت: خدا را شکر که به ما قناعت داده تا به قسمت و روزی خود راضی باشیم.صاحب خانه گفت: اگر به عطای خدا راضی و قانع بودی، من بهترین لباسم را از دست نمی دادم.
مرد مهمان وقتی فهمید دوستش لباسش را گرو گذاشته است، خیلی ناراحت شد و خجالت کشید. او تصمیم گرفت دیگرسرزده به خانه کسی نرود و اگر رفت، هیچ وقت درباره اینکه غذا چطوری باشد حرفی نزند.
صفحه 30 کتاب قصه های پندآموز وقت خواب - دفتر هشتم
پیشنهاد ما: کتاب ترگل بیست دلیل عقلی و روانشناسی برای حجاب