
کتاب رجعت - خاطرات مردم کرمان از شهادت حاج قاسم
رنگینکمان هویت انقلاب اسلامی در آخرین سالهای دهه نود، کهکشانی پررنگ و نور کم داشت و آن تشییع باشکوه و پرجمعیت پیکر سردار سلیمانی در چند شهر ایران و عراق بود. کتاب "رجعت" روایت گر خاطرات مردم کرمان از ایام شهادت حاجقاسم سلیمانی میباشد.
گزیده ای از کتاب رجعت:
توی محل ولولهای راه افتاده بود. از مسجد اعلام کردند هرکسی توان پذیرایی از مهمانان حاجقاسم را دارد، اسم بنویسد. عدهای خانههایشان را برای اسکان مسافران آماده کردند.
بعضی برای پذیرایی کمک میکردند. بعضی هم که امکان اسکان نداشتند، لحاف و پتوهایشان را به مسجد تحویل میدادند تا برای مسافران استفاده شود.
وقتی شوهرم پیشنهاد داد که ما هم برای پذیرش مهمان اسم بنویسیم خیلی خوشحال شدم و بدون هیچ تردیدی قبول کردم.
دو خانواده شیرازی مهمان ما شدند. یکی از مردها از همرزمان حاجقاسم بود و برای بقیه از رشادتها و جانفشانیهای حاجقاسم در جبهه تعریف میکرد.
حاجقاسم توی محله و همسایههای ما محبوبیت زیادی داشت. یکی از همسایهها همیشه میگفت: از خدا میخواهم از عمر من کم کند و به عمر حاجقاسم اضافه کند.
صفحه 77 کتاب رجعت