سلام بر ابراهیم (1)
کتاب سلام بر ابراهیم 1 دربرگیرندهی زندگینامه و خاطرات شهید گمنام «ابراهیم هادی» است. سلام بر ابراهیم 1 تاکنون در بیش از یک میلیون نسخه چاپ رسیده و از این حیث کتاب پرفروشی محسوب میشود. در مقدمهی کتاب ذکر شده است که نوشتار پیش رو نه تنها یادآور شهیدی قهرمان، بلکه بیانگر احوال مردی است که با داشتن قهرمانیها، با دریافت مدال شهادت اکمال یافت. مروری بر زندگی ابراهیم هادی میتواند چراغی در شب ظلمانی باشد.خرید کتاب سلام بر ابراهیم به علاقه مندان دفاع مقدس و این شهید بزرگوار توصیه می شود.
این کتاب توسط انتشارات شهید ابراهیم هادی در قطع رقعی وبا 256 صفحه مکررا به چاپ رسیده است و خواندن آن را به تمام کتاب دوستان پیشنهاد می کنیم.
بیانات رهبر در مورد کتاب سلام بر ابراهیم:
«میخواهم بگویم که این جنگ یک گنج است. آیا ما خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم یا نه ؟ این هنر ماست که بتوانیم استخراج کنیم. امام سجاد توانست همان چند ساعت گنج عاشورا را استخراج کند. امام باقر و ائمهی بعد از ایشان هم استخراج کردند و آنچنان این چشمهی جوشان را جاری نمودند که هنوز هم جاری است و همیشه هم در زندگی منشا خیر بوده است.همیشه بیدار کرده و همیشه درس داده و یاد داده که چهکار باید کرد. الان هم همینطور است. الان هر کدام از ما هر جملهای از امام را که برایمان مانده را میخوانیم و بهیاد میآوریم و احساس میکنیم که روح تازهای میگیریم و حرف تازه میفهمیم».
معرفی کتاب سلام بر ابراهیم
نوشتار پیش رو، نه تنها یاد آور شهیدی قهرمان، بلکه بیانگر احوال مردی است که با داشتن قهرمانیها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و ... با دریافت مدال شهادت اكمال یافت.
در عصری که نوجوان و جوان ما با تأثیر پذیری از الگوهای کم مایه در عرصه های ورزشی و هنری و... در کوره راه های زندگی، یوسف وار هر گامشان را چاهی در پیش، و گرگی در لباس میش در کمین است، مروری بر زندگی ابراهیم ها می تواند چراغی در شب ظلمانی باشد. چرا که پیر ما فرمود: «با این ستاره ها راه را می شود پیدا کرد.»
ابراهیم هادی کیست؟
ابراهيم، دانش آموخته ای از مکتب ولایت، که خود آموزگاری شد در تدریس خلوص و عشق و ایثار، جرعه نوشی از جام ساقی کوثر که خود ساقی گردید بر تشنگانی چند. چیرگی بر نفس را آموخت، اما نه از پوریای ولی، که از مولايش على ليلا و چه زیبا تصویر کشید سیمای فتوت را. نشان داد که می شود بی قدم گردید سراپای جهان را و می توان در اوج آزادگی بندگی کرد، ولی فقط حضرت حق را..
در خاطره تاریخ پیش از ظهور اسلام، جوان ایرانی باصفتهای مردانگی، قهرمانی، میهن دوستی و جلوه گری می کرد. پس از ظهور اسلام با آموختن درس های دیگری چون ایثار، پاکی، و نجابت، صداقت، دیانت، شهادت و ... که از اهل بیت فرا گرفته بود،
موجب درخشیدن نام جوان ایرانی بر تارک آسمان فضایل گردید. تا جایی که گردنکشان ملیت های دیگر، لب به اعتراف گشوده و مرحبا گویان نامشان را می برده اند. دوره انقلاب اسلامی و برهه دفاع مقدس گواه این مدعاست.مروری بر احوال جوان و نوجوان ایرانی در این دوران، آن هم تحت رهبری پیری روشن ضمیر مانند دیدن در یاست!
برخی با تماشای عظمت و زیبایی ظاهریش لذت می برند. برخی گام را فراتر نهاده، علاوه بر تماشا، تنی بر آب زده تا لذت بیشتری برده باشند. گروهی به این قناعت نمی کنند، دل به دریا زده تا از قعر آن و از لابه لای صخره های زیر آب و نهان از دیده، صدفی جسته و گوهری به کف آرند.
والحق چه بسیارند گوهرهای به دست آمده از دریای دفاع مقدس که گنجینه ای بی بدیل و دیدنی شده اند از برای سرافرازی ایران و اسلام عزیز. و چه بی شمارند گوهرانی که در دل دریا مانده و هنوز دست غواصی به آنها نرسیده...
ابراهیم هادی چگونه شهید شد؟
در تقویم ما بیست و دومین روز از بهمن روز بسیار خاص و ویژه ای می باشد. 22 بهمن ماه در تاریخ ایران گره خورده است با بزرگ مردان این سرزمین از خاطرات انقلاب اسلامی با امام خمینی گرفته تا روز تبدیل شدن ابراهیم هادی به یک گمنام...
22 بهمن ماه بود که این اسطوره و پهلوان کشتی ایران زمین پس از فرستادن بچه های باقی مانده به پشت خط مقدم، خودش تنها ماند، تنها جنگید و تنهایی به عرش الهی سفر کرد.
از همین روز بود که دیگر کسی ابراهیم را ندید ولی یاد او برای همیشه در دل هم رزمانش و حتی جوانان امروزی که کتاب "سلام بر ابراهیم" را مطالعه کرده اند، زنده مانده است. شهید مفقودالاثری که مزار یادبودش در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا به چشم می خورد.
برش اول از کتاب سلام بر ابراهیم:
نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود!
بگیرش... دزد... دزد! بعد هم سریع دوید دم در. یکی از بچه های محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد؟ تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. چهره دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد می کشید که ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سریع سوار شوا
رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند. بعد با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی می کنی!؟ آخه پول حرام که... دزد گریه می کرد. بعد به حرف آمد: همه اینها را می دانم. بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم.
ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نماز گزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خدا را شکر، شغلی مناسب برایت فراهم شد. از فردا برو سر کار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد.
صفحه 75 کتاب سلام بر ابراهیم 1
برش دوم از کتاب سلام بر ابراهیم:
قبل از عملیات مطلع الفجر بود. جهت هماهنگی بهتر، بین فرماندهان سپاه و ارتش جلسه ای در محل گروه اندرزگو برگزار شد. من و ابراهیم و سه نفر از فرماندهان ارتش و سه نفر از فرماندهان سپاه در جلسه حضور داشتند. تعدادی از بچه ها هم در داخل حیاط مشغول آموزش نظامی بودند.
اواسط جلسه بود، همه مشغول صحبت بودند که ناگهان از پنجره اتاق یک نارنجک به داخل پرت شد! دقیقا وسط اتاق افتاد. از ترس رنگم پرید. همینطور که کنار اتاق نشسته بودم سرم را در بین دستانم قرار دادم و به سمت دیوار چمباتمه زدم!
برای لحظاتی نفس در سینه ام حبس شد! بقیه هم مانند من، هر یک به گوشه ای خزیدند. لحظات به سختی می گذشت، اما صدای انفجار نیامد! خیلی آرام چشمانم را باز کردم. از لابه لای دستانم به وسط اتاق نگاه کردم.
صحنه ای که می دیدم باور کردنی نبود! آرام دستانم را از روی سرم برداشتم. سرم را بالا آوردم و با چشمانی که از تعجب بزرگ شده بود گفتم: آقا ابرام...! بقیه هم یکی یکی از گوشه و کنار اتاق سرهایشان را بلند کردند.
همه با رنگ پریده وسط اتاق را نگاه می کردند. صحنه بسیار عجیبی بود. در حالی که همه ما به گوشه و کنار اتاق خزیده بودیم، ابراهیم روی نارنجک خوابیده بودا در همین حین مسئول آموزش وارد اتاق شد. با کلی معذرت خواهی گفت: خیلی شرمنده ام، این نارنجک آموزشی بود، اشتباهی افتاد داخل اتاق!
ابراهیم از روی نارنجک بلند شد، در حالی که تا آن موقع که سال اول جنگ بود، چنین اتفاقی برای هیچ یک از بچه ها نیفتاده بود.گوئی این نارنجک آمده بود تا مردانگی ما را بسنجد. بعد از آن، ماجرای نارنجک، زبان به زبان بین بچه ها می چرخید.
صفحه 125 کتاب سلام بر ابراهیم 1
برش سوم از کتاب سلام بر ابراهیم
ابراهیم در دوران دبیرستان به همراه دوستانش هیئت جوانان وحدت اسلامی را برپا کرد. او منشاء خیر برای بسیاری از دوستان شد بارها به دوستانش توصیه می کرد که برای حفظ روحیه دینی و مذهبی از تشکیل هیئت در محله ها غافل نشوید آن هم هیئتی که سخنرانی محور اصلی آن باشد.
یکی از دوستانش نقل میکرد که سال ها پس از شهادت ابراهیم در یکی از مساجد تهران مشغول فعالیت فرهنگی بودم. روزی در این فکر بودم که با چه وسیله ارتباط بچه ها را با مسجد و فعالیتهای فرهنگی حفظ کنیم؟ همان شب ابراهیم را در خواب دیدم تمامی بچه های مسجد را جمع کرده و می گفت از طریق تشکیل هیئت هفتگی بچه ها را حفظ کنید. بعد در مورد نحوه کار توضیح داد ما هم این کار را انجام دادیم ابتدا فکر میکردیم موفق شویم ولی با گذشت سالها هنوز از طریق هیئت هفتگی با بچه ها ارتباط داریم. مرام و شیوه ابراهیم در برخورد با بچه های محل نیز به همین صورت بود او پس از جذب جوانان محل به ورزش آنها را به سوی هیئت و مسجد سوق میداد و میگفت وقتی دست بچه ها توی دست امام حسین قرار بگیره مشکل حل میشه. خوده آقا نظر لطفش را به آنها خواهد داشت.
ابراهیم از همان دوران دبیرستان شروع به مداحی کرد بقیه را هم به خواندن و مداحی کردن ترغیب میکرد هر هفته در هیئت جوانان وحدت اسلامی به همراه شهید عبدالله مسگر حضور داشت و مداحی میکرد. این مجموعه چیزی فراتر از یک هیئت بود در رشد مسائل اعتقادی و حتی سیاسی بچهها بسیار تاثیرگذار بود. دعوت از علمائی نظیر علامه محمدتقی جعفری و حاج آقا نجفی و استفاده از شخصیتهای سیاسی مذهبی جهت صحبت از فعالیتهای این هیئت بود.
لذا ماموران ساواک روی این هیئت دقت نظر خاصی داشتند و چند بار جلوی تشکیل جلسات آنان را گرفتند ابراهیم مداحی را از همین هیئت و همچنین هنگامی که ورزش باستانی انجام می داد آغاز کرد در دوران انقلاب و بعد از آن به اوج خود رسید اما نکته مهمی که رعایت می کرد این بود که میگفت برای دل خودم میخوانم سعی میکنم بیشتر خودم استفاده کنم و نیت غیرخدایی را در مداحی وارد نکنم.
کتاب سلام بر ابراهیم صفحه ۱۵۸ و ۱۵۹
برش چهارم از کتاب سلام بر ابراهیم
از ویژگیهای ابراهیم هادی این بود که معمولاً کسی از کارهایش مطلع نمیشد به جز کسانی که همراهش بودند و خودشان کارهایش را مشاهده می کردند.
اما خود و جز در مواقع ضرورت از کارهایش حرفی نمیزد همیشه همین نکته اشاره میکرد که کاری که برای رضای خداست گفتن ندارد یا مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار میکنیم به .جز خدا
حضرت علی می فرماید:هر کس قلبش را و اعمالش را از غیر خدا پاک ساخت مورد نظر خدا قرار خواهد گرفت.
عرفای بزرگ نیز در سرتاسر جملات شان به این نکته اشاره میکنند که اگر کاری برای خدا بود ارزشمند می شود یا اینکه هر نفسی که انسان در دنیا برای غیر خدا کشیده باشد در آخرت به ضررش تمام میشود.
کتاب سلام بر ابراهیم صفحه ۱۷۵
رحمت خدا بر روح شهید ابراهیم هادی و خدا خیر بدهد نویسندگان کتاب سلام بر ابراهیم را
برای خرید کتاب سلام بر ابراهیم به صورت عمهده با همکاران ما تماس بگیرید. 09907631200
کتاب سلام بر ابراهیم شامل داستانای زیادیه که ما رو با شهید ابراهیم هادی آشنا میکنه
سلام کتاب سلام بر ابراهیم دو جلدی هست؟
واقعا شهید ابراهیم هادی شخصیت اصلی کتاب سلام بر ابراهیم یک بزرگمرد و انسان شریف و الگوی برای جوانانمونه
سلام کتاب سلام بر ابراهیم موجود دارید دیگه؟
سلام بر ابراهیم هادی شهید گمنامی که نامش همیشه بر سر زبانهاست
این کتاب واقعا عالیه
بعضیا با این کتاب مسیر زندگیشون عوض شده و راه دیگه ای رو پیش گرفتن
ادم هایی مثل شهید ابراهیم هادی واقعا کم هستن که اینقدر صفات خوب دارن که در عمل باید تلاش کرد تا این صفات رو به دست آورد
نسخه pdf کتاب هم موجوده؟
واقعا بعد دیدن همچین شهدایی باید بگیم شهدا ما شرمنده هستیم
طبق نظر خوانندگان کتاب سلام بر ابراهیم در عین سادگی واقعا جذابیت و جذب بالایی داره
این کتاب جلده یک کتاب سلام بر ابراهیمه دیگه؟
ابراهیم هادی میگه اگر برای رضای خدا کار کنیم دیگه روی زمین نیستم و در آسمان ها راه می رویم.
برای شادی روح شهید ابراهیم هادی صلوات
ابراهیم هادی ویژگی مهمی که داره اینه که به مطالبی که ایمان داشت عمل میکرد. که در داستان های کتاب سلام بر ابراهیم نمونه اعمال و کارهای خوبشو میشه دید و فهمید که به عمل کار برآید به سخنرانی نیست
این کتاب محشره من هر شب این کتاب رو میخونم و با هر بار خوندن این کتاب هم لذت میبرم هم چیز های جدید تری یاد میگیرم . از لحاظ قیمت هم مناسبه . ممنونم.