کتاب به وقت بیروت
مولف (پدیدآور) :مصطفی رضایی
قافله شهادت، رهروان خود را دست چین می کند و هرگز به حسب اتفاق کسی انتخاب نخواهد شد.. شهید سال ها مجاهدت می کند تا به زلالی و خلوص برسد و وجودش را برای هجرت به سمت خداوند آماده سازد. کتاب "به وقت بیروت" زندگینامه داستانی شهید حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم انصاری می باشد.
برشی از کتاب به وقت بیروت:
چند روز یک بار یکی از برادر ها به ابراهیم سر می زد تا اگر کم و کسری ای دارد برایش تهیه کند. حجره ابراهیم یخچال نداشت و او از یخچال مشترک مدرسه استفاده می کرد.
برادرها، بعد از چند سال کار در کویت دستشان به دهانشان می رسید دوست نداشتند برای برادر کوچک تر چیزی کم بگذارند. روز بعد یخچال کوچکی را برای حجره ابراهیم خریدند.
ابراهیم اخم هایش در هم بود و گاهی با لبخندی زورکی خودش را خوشحال نشان می داد تا عباس ناراحت نشود.چند روز بعد خبری از هدیه برادر ها نبود.
ابراهیم یخچال را به فقیری بخشیده بود که کنار مدرسه زندگی می کرد. او با زبان بی زبانی به برادرهایش گفت که اگر چیزی بیشتر از امکانات طلاب مدرسه برایش بخرند، همین سرنوشت را پیدا می کند.
صفحه 33 کتاب به وقت بیروت
پشت جلد کتاب به وقت بیروت:
صدای بلند یا الله ابراهیم حلقه را پراکنده کرد و هر کس به سمتی رقت. ابراهیم از دور نگاهی به میز انداخت و روزنامه ای را روی آن دید. پرسید« خیر باشه؟! چی توی این روزنامه است که انقدر واسه تون جذابه؟!»
یکی از همکارانش فوری روزنامه را در دستانش مچاله کرد و انداخت توی سطل زباله. ابراهیم روزنامه را از میان باقی کاغذهای داخل سطل بیرون کشید و روی میز باز کرد. دید به پشتوانه تبلیغاتی و مالی وهابی ها، او را تهدید به ترور کرده اند. زیر عکس ابراهیم نوشته شده بود :سر این مار رافضی را قطع کنید.»