سید مرتضی آوینی، حکیم هنرمندی بود که بی شک مقام او، مقام معلم است. کتاب "ماجرای فکر آوینی" از منظومه فکر آوینی می گوید که چه در بعد تفکر انتقادی قدرتمند بود و چه افق گشایی هوشمندانه اش از آینده، همیشه یکی از بهترین پیشنهاد ها برای پویندگان این راه است.

کتاب "ماجرای فکر آوینی" نوشته وحید یامین پور توسط دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است و گفتارهایی در شناخت مفاهیم بنیادی تفکر شهید سید مرتضی آوینی می باشد.

پیشنهاد ما: اجوبه استفتائات رهبری

معرفی کتاب ماجرای فکر آوینی:

مرتضی آوینی به عنوان یک متفکر، متعهد به تمامی شئون تمدنی و اجزاء انقلاب اسلامی است و درباره بسیاری از بنیادهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، هنری و رسانه ای روزگار ما سخن گفته است.

کتاب "ماجرای فکر آوینی" مجموعه درس گفتارها و مصاحبه هایی است که طی چند سال اخیر در تبیین اندیشه و چارچوب نظری شهید آوینی داشته ام.

مخاطبان اصلی این مباحث جوانانی هستند که در آغاز راه مطالعات فرهنگی و تمدنی هستند و غالبا دغدغه این را دارند که فهم و تحلیل رخدادها و تحولات سیاسی، تاریخی و تمدنی را از چه نقطه ای باید آغاز کنند.

مصاحبه های انتخاب شده برای کتاب هم با توجه به دقت پرسش های مطرح شده در مصاحبه، تنوع مسائل مدنظر شهید آوینی و تحولات مهم سال های اخیر بوده است و مطالعه آنها تکمیل کننده مباحثی است که بعضا در متن درس گفتار ها به خلاصه بیان شده است.

گزیده اول از کتاب ماجرای فکر آوینی:

تاریخ تمدن در غرب:

از میانه قرن سیزدهم هجری شمسی به بعد، مواجهه نظری وتمدنی ما با غرب شروع شد. پیش از آن در دوران صفویه، رفت و آمد هایی بین ایران و سه کشور انگلستان، فرانسه و پرتغال انجام می شد، اما مواجهه ما با غرب مواجهه تمدنی نبود.

مدرنیته به معنای تمدنی، یعنی از این جهت که ظواهر تجدد را دارا باشد، مربوط به قرن هجدهم و نوزدهم است؛ اما غالبا آغاز مدرنیته را دوران رنسانس می دانند؛ یعنی قرن چهاردهم و پانزدهم.

غرب برای خود ادواری تعریف کرده است. دوره ای را یونان باستان نام گذاری کرده که از حدود نهصد سال پیش از میلاد مسیح آغاز می شود؛ چون صفر تاریخ از زمان میلاد حضرت مسیح محاسبه می شود.

میلاد حضرت مسیح آغاز تاریخ رسمی غرب هست، اما آغاز تاریخ حاکمیت مسیحیت نیست. تاریخ چیرگی و به رسمیت شناختن مسیحیت با اعلام رسمی کنستانتین، امپراتور روم، از اوایل قرن چهارم میلادی شروع می شود...

صفحه 10 کتاب ماجرای تفکر آوینی

گزیده دوم از کتاب ماجرای فکر آوینی:

موضع جریان های فکری ایران در مواجهه با مدرنیسم:

اما نخستین تجلیلات روشن فکری در ایران، کاملا غرب گرایانه و حتی اسلام ستیزانه بود، یعنی در ایران، آن روی سکه حرف های متجددان شیفته غرب، ستیز عمیقش با اسلام بود؛ در حدی که آخوندزاده گفت مشکل ما این است که با خط و الفبای عربی می نویسیم.اگر رفع و رجوعش کنیم و با لاتین بنویسیم، چندین سال جلو می افتیم.

آتاتورک به این معتقد بود و موفق شد کشور بزرگش، ترکیه را به این مسیر بکشاند. او رسم الخط و الفبای عربی ترک ها را برانداخت و به آنها گفت که باید لاتین بنویسند و امروز همه لاتین می نویسند. ترکی سخن می گویند، اما لاتین می نویسند.

خط دیگری نمی دانند. همین امروز کتیبه های سر در مساجد را نمی توانند بخوانند، با این که به زبان ترکی نوشته شده است.

در واقع با جدا کردن خط ملی از خط قرآنی، اگر کسی هم بخواهد به متون اسلامی مراجعه کند، باید جداگانه رسم الخط و الفبای عربی را بیاموزد.

روشن فکران ما می دانستند که برای رفتن به سمت تجدد باید یکدله کنند و از همان اول رسم الخط قرآنی را کنار بگذارند این نخستین گام برای حرکت به سمت مدرنیته و غرب است...

صفحه 35 کتاب ماجرای فکر آوینی