کشورمان ایران شاهد یکی از زیباترین انقلاب ها و طولانی ترین جنگ های تاریخ معاصر بود. جنگی که در آن "برف و آفتاب" مرتبا به مصاف یکدیگر می رفتند. هنوز هم که هنوز است خاطرات و سخنان ناگفته زیادی از آن دوران به جای مانده که باید برای تاریخ و نسل جدید بازگو گردد.

این بار انتشارات شهید کاظمی با همراهی آقای محمدرضا یوسفی کتاب جدیدی را وارد بازار نشر کرده اند که به روایت خاطراتی از حکومت نظامی شاه تا چهارزبر کرمانشاه از زبان افسر اطلاعاتی، می پردازد.

معرفی کتاب برف و آفتاب:

باید درباره بعضی جریان ها و افراد حاضر در جنگی که از طولانی ترین جنگ های معاصر است، بیشتر بخوانیم.

زیرا همانگونه که امروز تاریخ در مورد گذشته های دور و نزدیک مردمان وطن به قضاوت می نشیند آیندگان در مورد عملکرد دیروز و امروز ما به قضاوت می پردازند، که در زمان بحران و جنگی ناخواسته چه کرده ایم و چه باید می کردیم.

اگر میلیون ها جوان با غیرت؛ هنگامی که بخشی از کشور اشغال شد، جان خود را خالصانه فدای اسلام و انقلاب و استقلال و تمامیت ارضی مهین اسلامی کردند و تن به شهادت، جانبازی، اسارت، مفقودالاثری و مفقودالحسدی دادند، باید در اوراق تاریخ ثبت و ضبط گردد...

کتاب "برف و آفتاب" اثری است جذاب برای تمام دوست داران حوزه دفاع مقدس. از طرفی به این دلیل که این کتاب خاطرات افسری اطلاعاتی می باشد، برای کارشناسان بخش نظامی نیز بسیار مفید می باشد.

گزیده کتاب برف و آفتاب:

در بین یگان های نظامی مستقر در شیراز اولین واحدی که روبه روی مردم قرار گرفت و با ساز و برگ نظامی، برابر دستور مقامات بلند پایه رژیم شاه، ماموریت حکومت نظامی را به مرحله اجرا گذاشت تیپ 55 هوابرد بود.

آن هم در زمانی که مردم رفته رفته خط امام بزرگوار را درک کرده بودند.

اولین الفبای این درک، شجاعتی معنوی بود که امام به جامعه انقلابی ایران تزریف کرده بود و روحیه شهادت طلبی را در روح و روان جوانان ایرانی دمیده بود.

شعارهای آن روزهای فراموش نشدنی همیشه به یاد ماندنی است:

«ماهمه سرباز توایم خمینی» «گوش به فرمان تولیم خمینی» توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد» «میجنگیم، میمیریم ذلت نمی پذیریم» و صدها شعارهای جماسی که مو به تن ما نظامیان راست می کرد...