تعلیم و تربیت در اسلام
مولف (پدیدآور) :مطهری مرتضی
تعلیم عبارت است از یاد دادن. از نظر تعلیم، متعلم فقط فراگیرنده است و مغز او به منزله انباری است که یک سلسله معلومات در آن ریخته می شود. ولی در آموزش، کافی نیست که هدف این باشد...
یکی دیگر از آثار ارزشمند استاد مطهری، کتاب "تعلیم و تربیت در اسلام" می باشد. این کتاب مجموعه ای است مشتمل بر کلیه سخنرانی های موجود از استاد شهید درباره تعلیم و تربیت اسلامی که از دو بخش کلی تشکیل شده است. این کتاب توسط انتشارات صدرا در قطع وزیری و با 304 صفحه به چاپ رسیده است.
معرفی کتاب تعلیم و تربیت در اسلام:
بحث ما درباره تعلیم و تربیت در اسلام است. تعلیم و تربیت، بحث ساختن افراد انسانهاست. یک مکتب که دارای هدفهای مشخص است و مقررات همه جانبه ای دارد و به اصطلاح سیستم حقوقی و سیستم اقتصادی و سیستم سیاسی دارد، نمی تواند یک سیستم خاص آموزشی نداشته باشد؛ یعنی مکتبی که می خواهد در مردم طرحهای خاص اخلاقی، اقتصادی و سیاسی را پیاده کند بالاخره اینها را برای انسانها می خواهد، اعم از اینکه هدف فرد باشد یا جامعه، که این خود مسئله ای است که در همین جا باید بحث بشود.
اگر هدف جامعه باشد، بالاخره این افراد هستند که به وسیله آنها باید این طرحها پیاده شود. افراد باید آموزش ببینند و طوری پرورش پیدا کنند که همین طرحها را در اجتماع پیاده کنند.
اگر هدف فرد باشد نیز (بدیهی است که آموزش و پرورش افراد ضروری است. در اسلام، هم اصالت فرد محفوظ است و هم اصالت اجتماع، یعنی فرد خودش خالی از اصالت نیست. پس بالاخره طرح و برنامه ای برای ساختن فرد وجود دارد، اعم از اینکه فرد را باید ساخت برای طرحهایی که برای اجتماع و جامعه است و این طرح و برنامه را به عنوان مقدمه ساختن اجتماع در نظر بگیریم) یا فرد را باید ساخت از این نظر که هدف ساختن افراد است، و یا از یک نظر جمعی فرد باید ساخته بشود هم از آن جهت که باید مقدمه ای و ابزاری برای ساختن اجتماع باشد و هم از نظر اینکه خودش هدف است.
اینجاست که ما باید با اصول تعلیم و تربیت اسلامی آشنا بشویم.آیا اسلام برای مسئله تعلیم به عنوان آموزش دادن و آگاهی دادن اهمیتی قائل است یا نه؟
روح عبادت:
عبادت که برای تذکر است، در اسلام به عنوان فریضه و نافله زیاد توصیه شده است و اسلام با موجباتی که روح عبادت یعنی تذکر را از میان می برد و غفلت ایجاد میکند نیز مبارزه کرده است. هرچه که موجب انصراف و غفلت انسان از خدا بشود به نوعی ممنوع مکروه یا حرام است، مثل افراط در خوردن، افراط در گفتن، افراط در معاشرت با افراد و افراط در خوابیدن.
البته بعضی از اینها مانند توصیه به پرهیز از پرخوردن ممکن است که علل جسمی هم داشته باشد، یعنی منظور بهداشت و حفظ صحت هم در کار باشد ولی قطعا تنها آن نیست؛ یعنی «قلة الطعام» در مسائل اسلامی در ردیفی قرار میگیرد که معلوم است هدف، تنها بهداشت و حفظ الصحة نیست، بلکه همچنین برای این است که روح انسان سبکتر باشد و کمتر موجبات غفلت در انسان پیدا شود.
صفحه 126 کتاب تعلیم و تربیت در اسلام
پرورش جسم و تن پروری:
ممکن است بگویید اگر اسلام طرفدار رشد جسم است، پس چرا اینقدر میگویند تن پروری بد است؟ تن پروری ای که بد است غیر از پرورش تن به معنی بهداشت است. آن تن پروری در واقع نفس پروری است که اغلب بر ضد بهداشت جسم و پرورش جسم - به این معنا که گفتیم - می باشد.
آن تن پروری که بد است معنی اش این است که انسان نفس پرور و شهوتران باشد، یعنی همیشه دنبال تمایلات نفسانی خود باشد، و ربطی به مسئله رشد جسم ندارد. و اتفاقأ قضیه درست برعکس است، یعنی اگر انسان زیاد دنبال پرورش تن به معنی نفس پروری برود به جسمش زیان می رساند.
آدم نفس پرور فقط درباره شکمش فکر میکنند که لذت شکم را هرچه بیشتر ببرد، و شک ندارد که کسی که می خواهد جسمش را سالم نگه دارد نمی تواند این جور باشد، بلکه باید با شکم پرستی مبارزه کند. یک آدم تنبل و تن پرور دنبال لذتهای دیگر است. شب تا صبح نمیخوابد برای اینکه در فلان مجلس عیش شرکت کند، پدر جسم و اعصاب خودش را در می آورد. این تن پروری به معنی نفس پروری است و بر ضد پرورش جسم به معنی بهداشت جسمی میباشد.
به هر حال آن تن پروری که این همه در کلمات شعرا و عرفا و ادبای ما آمده است و تعبیر ادبی فارسی هم هست . و در عربی نیز ممکن است در زبان شعرا آمده باشد . و ان را «تن پروری» میگویند چون شهوات مربوط به جسم است، آری آن تن پروری غیر از مسئله رشد دادن و پرورش واقعی نیروهای جسمانی است، و بلکه ایندو تا حدی بر ضد یکدیگرند
یعنی اگر انسان بخواهد جسمش را پرورش دهد به این معنی که براساس طبیعت تکمیلش کند و سلامتش را حفظ نماید به گونه ای که از آسیبها و بیماریها دور بماند و عمرش را طولانی کند، باید با آن نوع تن پروری که نفس پروری و شهوت پروری است مبارزه کند.
در این جهت من خیال نمیکنم نیازی به بحث باشد که در تربیت اسلامی مسئله پرورش جسم جزء اصول است. عمده این است که درباره استعدادهای مخصوص انسان بحث کنیم. آنجاست که ارزش یک مکتب بیشتر روشن میشود.
صفحه 183 کتاب تعلیم و تربیت در اسلام