توحید - استاد مرتضی مطهری
مولف (پدیدآور) :مطهری مرتضی
اول موجودات اوست، آخر موجودات هم اوست. دیگر تعبیر رساتری از این درباره خدا نمی شود پیدا کرد. وقتی می گوییم خدا، یعنی اول موجودات و آخر موجودات، یعنی آن که موجودات از او پیدا شده اند و به او بازگشت می کنند...
کتاب "توحید" مجموعه شانزده جلسه بحث و انتقاد انجمن اسلامی پزشکان درباره توحید در سال های 1346 توسط استاد شهید مطهری است که پس از شهادت ایشان از نوار استخراج و سپس تنظیم و تدوین گردیده است.
در وصف شهید مطهری می توان گفت که در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت و به ملا اعلی پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی اش نمی رود. این کتاب توسط انتشارات صدرا در قطع وزیری و با 328 صفحه به چاپ رسیده است.
راه فطری اثبات وجود خدا:
اما راه اول که راه فطری است به این صورت است که از راه وجود خود انسان، خدا را اثبات کرده اند؛ به این معنا که گفته اند احساس وجود خدا در انسان هست؛ یعنی در فطرت و خلقت هر کسی یک احساس و تمایلی وجود دارد که خود به خود او را به سوی خدا میکشاند؛ از این جهت مثل خدا و انسان متل مغناطيس و آهن است.
این راه فقط میگوید که چنین جاذبه ای را من احساس میکنم (چون راه روانی است) و چنین جاذبه ای میان انسان و میان حقیقتی که نامش خداست وجود دارد؛ به دلیل وجود این جاذبه، پس چنین حقیقتی هست. باید ببینیم این حرف را چه کسی گفته و توضیحش چیست.
ببینید! انسان به طور کلی دو دستگاه دارد: یک دستگاه عقل و فکر و اندیشه که با حواس پنجگانه (یا بیشتر) خودش حس میکند و با عقل و فکر، فکر می کند؛ همان دستگاهی که علوم و فلسفه ها را برای بشر به وجود می آورد. یک کانون دیگری هم در وجود انسان هست که آن را کانون تمایلات و احساسات می نامند احساسات غیر از حس است که به اصطلاح معروف مربوط به دل انسان است.
صفحه 28 کتاب توحید
معنی حدوث و خلقت:
گفتیم که در باره خلقت یا حدوث اشیاء، یک وقت کسی دنبال این است که روز اولی که یکمرتبه در یک لحظه تمام عالم از کتم عدم به وجود آمد کی بود و آیا چنین لحظه ای وجود داشته یا وجود نداشته است و هرچه که جلو برویم مخلوقات و موجودات، بوده اند.
عرض کردیم که ما - به دلایلی که در هفته پیش گفتیم به دنبال این مطلب نیستیم؛ حالا لازم نیست دوباره دلایل آن را بیان کنیم. ما اگر راجع به حدوث و خلقت اشیاء بحث می کنیم، نمی خواهیم بگوییم که آیا علم امروز و فلسفه امروز ثابت کرده است که بالاخره یک وقتی بوده که هیچ چیز نبوده است و یکمرتبه اشیاء به وجود آمده اند؛
بلکه بحث ما درباره همین جریان موجود عالم است که ما به چشم ظاهر می بینیم که اشیائی معدوم و اشیائی موجود می شوند، آیا با نظر دقیق علمی واقعا چنین چیزی است؟ آیا واقعا موجودهایی معدوم و معدومهایی موجود می شوند و واقعا الآن خلقت و حدوثی در عالم رخ می دهد؟ یک گیاه که به وجود می آید، آیا واقعا چیزی خلق شده است؟
یا اینکه نه، هیچ چیزی در عالم خلق نمی شود و هیچ چیزی در عالم حادث نمی شود؛ هیچ موجودی معدوم نمی شود و هیچ معدومی هم موجود نمی شود. پس بحث ما در این جهت است
صفحه 160 کتاب توحید