عرفان حافظ
مولف (پدیدآور) :مطهری مرتضی
حافظ گلی است از یک بوستان. حافظ را فقط داخل همان بوستانی که در آن رشد کرده یعنی بوستان فرهنگ اسلامی می توانیم مشاهده کنیم. بزرگترین ادیب جهان هم نمی تواند حافظ را شرح کند. حافظ را عارفی باید شرح کند که ادیب هم باشد...
در این کتاب موضوع "عرفان حافظ" است که در پنج جلسه کنفرانس در باب همین موضوع، استاد شهید مطهری سخنرانی در دانشکده الهیات و معارف دانشگاه تهران ایراد کرده است. کتاب "عرفان حافظ" توسط انتشارات صدرا در قطع رقعی وبا 160 صفحه به چاپ رسیده است.
راه های شناخت حافظ:
موضوع بحث «عرفان حافظ» است. دیوان حافظ از قدیم الایام یک دیوان عرفانی تلقی شده است. البته دواوین عرفانی در شعر فارسی زیاد است، ولی نه خیلی زیاد، و آنهایی که واقعا عرفان شناخته شده است به معنی اینکه تلقی دیگران این بوده است که گوینده واقعا مرد عارفی بوده است و ادراکات و احساسات عارفانه خودش را در شعرش منعکس کرده و وارد در عرفان بوده است،
چنین دیوانهایی در زبان فارسی زیاد نیست، غالبا مقلدند نه عارف، ولی البته هست، دیوان عطار مسلم دیوانی است عرفانی، اشعار عراقی اشعاری است عرفانی، دیوان مغربی دیوانی است عرفانی، و از همه معروفتر و شاخصتر دو دیوان است: دیوان مثنوی و دیوان حافظ.
اما اگر بخواهیم درباره عرفان حافظ بحث کنیم، اول باید به این نکته توجه کنیم که عرفان دو قسمت است: عرفان نظری و عرفان عملی. اول عرفان عملی را ذکر می کنیم.
جهان بینی حضرت حافظ مطابق ظاهر اشعار او:
به اینجا رسیدیم که بعضی دیگر آمدند گفتند حافظ این اشعار را در ادوار مختلفی از عمر خودش گفته است و ادوار را هم تعیین کردند.
گفتند آن اشعاری که دلالت میکند بر لاابالی گری های حافظ، بر دم غنیمت شمردن ها و شراب خواری ها و شاهدبازی ها، اینها مال دورة جوانی است، خوب جوانی است دیگر، به قول سعدی: «در عنفوان جوانی چنان که افتد و دانی...» و ممکن است کسی بگوید روحیه ایرانیها اغلب همین جور است که در جوانی لامذهب اند و در پیری مسلمان می شوند.
حافظ هم آن شعرهایش که دلالت میکند بر می خوارگی و شاهدبازی و لاابالی گری، همه راست و جدی است و مال دوره جوانی اوست و آن اشعاری که دلالت می کند بر پاکی و تقوا و فناء في الله و سیر و سلوک و مراقبه و محاسبه و گریه های سحر و این حرفها، اینها هم همه جدی و راست است و مال دوره آخر عمرش است.
یک کسی به نام محمدعلی بامداد - که من او را نمی شناسم - کتابی نوشته به نام حافظ شناسی. ایشان جدی است در این قضیه که این طور است. او این به قول طلبه ها یک جمع تبرعی است، یعنی یک توجیه بلادلیل است. خوب، ممکن است ایشان احتمال بدهد اما یک توجیهی است که دلیل ندارد.
پس باید گفت احتمال هست، نه به صورت جد که حتما اینچنین بوده، و بلکه دلایل برخلاف این است یعنی اگر ما باشیم و ظاهر اشعار حافظ، این توجیه کافی نیست، زیرا در همان اشعاری که دلالت می کند بر عیاشی و شرابخواری و عیش نقد و از این حرفها، قرائن هست که مربوط به زمان پیری است.
صفحه 65 کتاب عرفان حافظ
پیشنهاد ما: کتاب بیست و هفت روز یک لبخند