قرن هاست همه شواهد قرائن ما را به اين « راز سر به مهر» توجه مي دهند. دُرّ گرانبهاي آرميده در غرب كوير مرگز ايران كه تلالواش در سرنوشت و سعادت همه دنيا اثر گذار مي باشد، گوهر نابي است كه نه جابه جا و دگرگون مي شود، نه قابل سرقت و نابودي است و نه كسي را ياراي ارزش گذاري آن مي باشد. هر چند از هزار و چهارصد سال قبل به بركت اشارت هاي ائمه معصومين عليهم السلام و با زدودن گرد و خاك غربت و بي خبري از اين دُر گران بها، كليات آن براي خواص آشكار شد و حضرت جبرئيل امين و ائمه عصمت و طهارت عليهم السلام با بيان مطالب مهمي در خصوص «قم» و «اهل قم» اندكي از پرده ها را كنار زدند، ولي كنار رفتن پرده همان و افزودن بر بهت خواص نيز همان زيرا در حال حقايق شگفت انگيز از گذشته و آينده قم بر ايشان مكشوف مي شد كه از جزئيات آن ناآگاه نبودند و اين ناآگاهي همچنان ادامه دارد. هنگامي كه نگين عالم آفرينش بر دوش حضرت جبرئيل عليه السلام به معراج مي رفتند و در مسير خود از آسمان چهارم، قم را در حالي رويت نمودند كه همچون گنبدي از لؤلؤ با چهار ستون و چهار درب همچون ديباي سبز مي درخشيد، با تعجب از جبرئيل سوال نمودند كه: يَا جَبْرَئيل ما هَذِهِ القُبَّةُ الَّتي لَمْ أَرَ في السَّماء الرَّابِعِة أحْسَنَ منِْهَا؟ اين گنبد چيست كه در آسمان چهارم بهتر از آن را نديدم؟ و جبرئيل عليه السلام عرضه داشتند.: حَبيبي مُحَمَّدٌ هذِهِ صوُرَةُ مَدينَةٍ يُقَاُل لَهُا قُمُّ اي سرورم محمد! اين تصوير شهري است كه به آن قم مي گويند.
سبد خرید این کتاب فعلاً فعال نیست
سعی می کنیم این کتاب رو در اسرع وقت موجود کنیم
از این که با شکیبایی همراه ما هستید از شما متشکریم