کتاب اتوبوس فیروزه ای
مولف (پدیدآور) :حمید بابایی
اتوبوسها همیشه مکان خالی دارند. افراد با داستانهایشان سوار میشوند، روی صندلیها نشسته و تا رسیدن به مقصد با یکدیگر درباره کار و زندگی حرف میزنند.
«اتوبوس فیروزهای» همانطور که به نظر میرسد، یک اتوبوس عادی است با مسافرانی که داستانهای جذابی دارند. با این حال، این اتوبوس اختلاف بزرگی نسبت به دیگر اتوبوسها دارد. مقصد آن، گونبد فیروزهای کاشیکاری شده در شهر قم است.
این مجموعه داستانها توسط ده نویسنده حرفهای به وجود آمده است و داستانها درباره مسافران اتوبوس فیروزهای نه تنها داستانهای پیچیده ای نیستند، بلکه داستانهایی از قول و قرار، احوال و اوضاع ما به عنوان انسانها هستند که گاهی یادمان میرود که به چه چیزی متصل هستیم.
افراد اتوبوس فیروزهای متوجه شدهاند کجای کار میلنگد و به دنبال راه حلهایی برای ترمیم زندگیشان از جای درست هستند.
معرفی کتاب اتوبوس فیروزه ای:
هوا سرد بود و دانه های درشت برف اتوبوس را در آغوش خود می گرفتند.
جمعی که در اتوبوس کنار هم نشسته بودند نه دانه های برف را می دیدند و نه به جاده دقت می کردند.
فقط فکر و ذکرشان، چیزهایی بود که برای خودشان و شاید کسی که دوستش داشتند، می خواستند.
اندوه و خوشحال، آدم هایی بودند که هر کدام برای خودشان قصه ای داشنتد.
و بیان قصه آنها کار نویسندگانی است که برای نوشتن داستان های آن ها بی تاب بودند.
کتاب "اتوبوس فیروزه ای" کوشش نویسندگان جوانی است که هر کدام برای نوشتن این داستان ها با شخصیتی همراه شدند، تا روایتی با محوریت مسجدی بنویسند که دل های کویری بسیاری را آباد کرده است.