"اکنون" و این روزها باید بیشتر و بیشتر هوای همدیگر را داشته باشیم. بدون شک آقای فاضل نظری یکی از پرطرفدارترین شاعران معاصر است و کتاب "اکنون" نیز ششمین دفتر شعری ایشان شامل 40 غزل با مضامین عاشقانه و عارفانه در چهلمین سال از زندگی وی است.

شعر و شاعر خوب، مخاطب را جذب می کند، بی شک کتاب "اکنون" از این شاعر برجسته معاصر که زبانی امروزی نیز دارد و زاویه نگاهش از سمت دغدغه های مردم این روزگار است؛ بی دلیل در مدت هفت روز به هفت چاپ متوالی نرسیده است...! و حال جدید ترین چاپ از این اثر پیش روی شماست.

"اکنون" باید از درد دل های مردم گفت، دغدغه های آنها را بیان کرد، و تو برای حساب کشیدن از خود بسنده ای...! . این کتاب توسط انتشارات سوره مهر در قطع رقعی  و با 88 صفحه به چاپ رسیده است.

کتاب وجود فاضل نظری را ببینید

فاضل نظری کیست؟

بیشترین چاپ اشعار دهه نود مربوط به کدام شاعر می باشد؟

فاضل نظری بی شک یکی از محبوب ترین و پرطرفدارترین شاعران معاصر ایرانی می باشد. وی در سال 1358 در شهرستان خمین استان مرکزی چشم به جهان گشود.

حال ایشان پس از گذر از چهارمین دهه از زندگی خود چهل غزل را در ششمین و جدید ترین اثرش با نام "اکنون" سروده است.

از کتاب او به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی در سال 1387 تقدیر شد، همچنین او به عنوان شاعر برگزیده دهه 80 به انتخاب مردم در هفتمین جشنواره شعر فجر و همچنین پرمخاطب ترین شاعر با معرفی بنیاد ادبیات داستانی تجلیل به عمل آمده است.

سال 1397 را می توان قله فعالیت های این شاعر بیان کرد که منجر به محبوبیت او میان مردم نیز شد، کتاب "اکنون" در کمتر از یک هفته 7 مرتبه تجدید چاپ شد که کم نظیر نیز می باشد.

گزیده اول از کتاب اکنون - فاضل نظری:

مرا تو راحت جانی و من تو را نگران

گناه کیست که من با توام، تو با دگران

اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است

جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن

به جست و جوی تو در چشم خلق خیره شدم

غریبه اند برایم تمام رهگذران

نهان چگونه نگه دارمت ز چشم رقیب

چقدر راهزن اینجاست بین همسفران

عجب ز عشق که هر کس حکایتی دارد

ازین گذازه آتشفشانِ در فروران

خموش باش که با دیگران نمی گویند

رمز تجربه وحی را پیامبران

صفحه 10 کتاب اکنون

گزیده دوم از کتاب اکنون فاضل نظری:

به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم

نباید دل به هرکس بست، اما دوستت دارم

پر از شور و شعف با سر به سویت می دوم چون رود

تو دریا باش تا خود را به آغوش تو بسپارم

در آزار است یا دلخواه! ماییم و همین یک دل

ببَر! یا بازگردان! من به هر صورت زیانکارم

ملامت می کنندم دوستان در عشق و حق دارند

تو بیزار از منی، اما مگر من دست بردارم

تو خواب روزهای روشن خود را ببین، ای دوست!

شبت خوش گرچه امشب نیز من تا صبح بیدارم

صفحه 20 کتاب اکنون