کتاب حکمت مشاء - حسن معلمی
مولف (پدیدآور) :معلمی حسن
کتاب "حکمت مشاء" به قلم حسن معلمی نگاهی است به بخش های مهمی از فلسفه مشاء اسلامی و توجه به برجسته ترین فیلسوفان آن یعنی فارابی، ابن سینا و عناوینی همچون معرفت شناسی، هستی شناسی، جهان شناسی، خداشناس و رابطه عقل و نقل که توسط انتشارات هاجر به چاپ رسیده است
حکمت مشاء اسلامی چیست؟
حکمت مشاء اسلامی شروع حکمتی است الهی و نورانی که به دست فیلسوفان مسلمانی همچون کندی فارابی و ابن سینا پیریزی، شکوفا و برجسته شد و در ادامه با نقدهای غزالی ابوالبرکات بغدادی و فخر رازی و پاسخهای محقق طوسی به آنها؛ و اصلاح و نقد شیخ اشراق بارورتر شد و در حکمت متعالیه ملاصدرا با تهذیب تکمیل و اصلاحات به تکامل رسید.
فلسفه ارسطو، افلاطون افلوطین کلام اسلامی و در رأس آن قرآن و سنت، منابع اصلی حکمت مشاء اسلامی هستند و با اصلاح و تکمیل و نوآوریهای فیلسوفان مسلمان نسبت به فلسفه یونان با استفاده از منابع دیگر و نبوغ و استعداد خود فلسفه ای تولد یافت که نه ارسطویی است و نه افلاطونی و نه افلوطینی بلکه فلسفه ای است اسلامی که از همه این منابع مذکور استفاده کرده، ولی تبدیل به پدیده ای با مجموعه ای هماهنگ و متفاوت شده است....
اولین فیلسوف مسلمان کیست؟
فلسفه اسلامی به معنای عام و فلسفه مشاء به معنای خاص در فرهنگ اسلامی توسط ابويوسف يعقوب کندی تأسیس شد و وی را فیلسوف «العرب» می شناسند.
کندی را باید بنیانگذار مکتبی دانست که در آن فلسفه ارسطویی که به دست مفسران اسکندرانی و به ویژه اسکندر افردیسی و ثمیستیوس تا مسطیوس تبیین شده بود با مکتب نوافلاطونی در هم آمیخته شده بود.
عقاید نوافلاطونی از طریق ترجمه و بازنویسی قسمتهایی از کتاب انشاد (تاسوعات) با عنوان الولوجیای ارسطو و کتاب العلل - به غلط منسوب به ارسطو ولی تلخیصی از اصول علم الهى (اثولوجيا) تألیف پروکلوس (بر قلس) است - انتقال یافت در این مکتب نیز علم با فلسفه آمیخته بود.
کندی مؤسس این مکتب از فیلسوفان و دانشمندانی بود که در حدود سال ۱۸۵ ه ق در بصره و در خاندانی از اشراف قبیله کندی به دنیا آمد.
پدرش حکومت کوفه را داشت. ابتدا در شهر بصره که قطعا از نفوذ مدرسه جندی شاپور برکنار نمانده بود به بهترین صورت درس خواند سپس برای تکمیل تحصیلات خود به بغداد که در زمان خلفای عباسی بزرگ ترین مرکز تعلیم و تعلم بود رفت و بعد از فراز و نشیبهای زندگی در سال ۲۵۲ ه ق در گمنامی درگذشت.
صفحه 21 کتاب حکمت مشا
گزیده ای از کتاب حکمت مشاء:
بحث جوهر و عرض از جمله مباحثی است که از زمان ارسطو مطرح بوده و ارسطو تا اندازه ای بدان پرداخته است و تقریبا به همان شکل نیز وارد فلسفه مشاء شده است.
البته در همین بخش نیز فلاسفه اسلامی (فلسفه مشاء) نکته هایی را بدان ،افزودند، گرچه شکل کلی آن که عبارت از اقسام جوهر و عرض و مقولات عشر باشد همان شکل ارسطویی است.
در فلسفه ارسطو وجود به جوهر و عرض تقسیم شده است زیرا تقسیم وجود به واجب و ممکن مطرح نبوده، ولی در فلسفه اسلامی وجود ممکن به جوهر و عرض تقسیم شده و واجب مشمول این تقسیم قرار نمی گیرد مگر این که جوهر را به معنایی عام اطلاق کنیم.
هم چنین در فلسفه اسلامی به رابطه جوهر و عرض نیز اشاره شده است؛ یعنی حتی فلاسفه مشاء نیز در مورد «کم» و «أین و پاره ای از اعراض قائل به عینیت این اعراض با جوهر بوده و آنها را زاید بر وجود جوهر نمی دانستند گرچه در همه اعراض این عقیده را نداشتند، به خلاف ملاصدرا که همه اعراض را عین وجود جوهر تلقی میکرد.
صفحه 78 کتاب حکمت مشاء