خرید انواع کتاب قرآن و مفاتیح الجنان با بالاترین تخفیف + طراحی یادبود رایگان حتماً ببینید

ادبیات فارسی

ادیان و مذاهب

اصول دین و اعتقادات

اهل بیت (ع)

سبک زندگی

قرآن

کودک و نوجوان

علوم و فنون

حوزه علمیه

احادیث | ادعیه | زیارت



قیمت پشت جلد: 900000 ریال
قیمت برای شما: 711,000 ریال 21 درصد تخفیف
تاریخ بروزرسانی: شنبه 7 بهمن 1402

توضیحات

زیبایی های وجودی امام حسین صرفا به پرواز روحش در ظهر عاشورا نیست. خیل عظیمی از ما امام حسین را تنها در اولین دهه از محرم می شناسیم و غیر از آن دیگر هیچ یاد و خاطره ای از حسین بن علی برایمان نمی ماند، اما این حسین "زینت دوش نبی" بوده است.

زندگانی سومین امام شیعیان سراسر درس و نکات اخلاقی است، از تولد تا شهادت. در کتاب "زینت دوش نبی" آقای محمود سوری تلاش کرده است تا 120 داستانک زیبا از امام حسین (ع) به روایت اهل سنت را جمع آوری کند تا خورشید عالم و بزرگ مرد سوار بر کشتی نجات را هر چه بیشتر بشناسیم.

 معرفی و پیشنهاد ما: کتاب در محضر بهجت دوره سه جلدی

خلاصه کتاب زینت دوش نبی:

معرفی کتاب زینت دوش نبی:

کتابی که در دست دارید، مجموعه داستانک هایی است درباره حجت حق، حضرت حسین بن علی بن ابی طالب، آقای شهیدان همیشه ی تاریخ و شهید سعید دشت کربلا، به روایت منابع کهن اهل سنت. داستانکی که این قلم منظور دارد، خیلی کوتاه است، بین صد تا سیصد واژه؛ و تلاش نویسنده بر آن بوده تا قصه را با حداقل واژه ها و بدون شاخ و برگ اضافه ارائه دهد.

حال و هوای کلی داستانک ها، همان است که در تاریخ نقل شده؛ یعنی در سخنان معصومان دخل و تصرفی صورت نگرفته است وکوشیده ام در نحوهی داستان پردازی نیز، کمال احتیاط را رعایت کنم تا خدای ناکرده، گردی بر دامان پاک و زلال اهل بیت ننشیند.

ولی به هر روی، داستان پردازی و جان بخشی به شخصیت ها و آفرینش فضای داستانک، اثر قلم قصه نویس است؛ لذا در بخش «شناخت نامه ی کسان» دربارهی تمامی علم ها و شخصیت های تاریخی که در داستانک ها آمده به استثنای حضرات معصوم که در آسمانها و زمین معروف همگان هستند توضیحاتی آورده ام. پس اگر شخصیتی بی نام ونشان در داستانک ها هست که توضیحی درباره او ارائه نکرده ام، زاییدهی خیال قصه پرداز است یا دست کم، در تاریخ هم نام و نشانی از او موجود نیست.

در این داستانک ها، کوشیده ام از قدیم ترین منابع اهل سنت، روایاتی برگزینم که با خود داستانی در دل داشته اند با ظرفیت داستان پردازی داشته اند. ازاین رو، از بیش از ۱۲۰ داستانک این مجموعه، نزدیک به دوسوم آن از منابع قرن های سوم و چهارم هجری (بین سال های ۲۰۰ تا ۴۰۰ ق) نقل شده است.

خواننده ی محترم توجه دارد که قرن های سوم و چهارم، عصر حضور امامان اهل بیت و دوران غیبت صغرای جان جهان، مهدی صاحب الزمان و سال های ابتدایی غیبت کبرای ایشان را دربرمی گیرد، و البته به عصر زندگی سیدالشهداء نزدیک است، و این نشان میدهد ماجرای زندگی امام حسین و به ویژه حادثه ی جانسوز عاشورای اباعبدالله حادثه ای کم اهمیت تلقی نشده، بلکه رویدادی قابل توجه برای تاریخ نگاران و مقتل پردازان سنی مذهب بوده است که به این تفصيل و دقت بدان پرداخته اند.

pdf کتاب زینت دوش نبی +مسابقه:

گزیده ای از کتاب زینت دوش نبی:

مسجد پیامبر پر از همهمه بود و زمزمه ی مؤمنان هر دم از آن به گوش می رسید؛ یکی قرآن می خواند و دیگری نماز میگزارد. سومی درس میگفت و چند نفر دیگر مشغول مباحثه ی علمی بودند.

ناگهان برای لحظاتی، گویا نفس در سینه ها حبس شد؛ صدا از هیچکس درنیامد و سرها به سمت در چرخید: حسين به قصد زیارت رسول الله وارد مسجد جدش شده بود. در این هنگام جابر بن عبدالله انصاری به پا خاست؛ نزدیک حسین رفت و او را در آغوش گرفت و بعد با صدای بلند گفت:

- ای مردم... حالا همه گوش شده بودند تا بشنوند جابر، صحابی بلند مرتبه ی پیامبر، چه می خواهد برایشان نقل کند. 

جابر نگاهی به جمع کرد و گفت:

- هرکس میخواهد به آقای جوانان بهشت بنگرد، به این مرد نگاه کند. من این سخن را، با دو گوش خود از رسول خدا شنیدم.

صفحه 60 کتاب زینت دوش نبی

فرزندانت را به ناحق قطعه قطعه کردند...:

من مرد جنگم و مردان جنگی به سخت دلی معروف اند. کشتن و نالهی بر کشته شدن عزیزان، بسیار به چشم دیده ام. همیشه هم با خودم می گویم:

زن اند دیگر؛ بگذار سیر دل گریه کنند تا سبک شوند»، ولی انگار جنس وداع او فرق داشت؛ دوست و دشمن را که هیچ، تو بگو حیوانات و آسمان و زمین و حتی سنگ های دشت کربلا را به گریه واداشت. من و دیگرامیران لشکر نیز وقتی به خود آمدیم، دیدیم چونان مادر پسر زدست داده داریم گریه میکنیم و ضجه میزنیم؛

انگار نه انگار که عصر دیروز، خود ما اباعبدالله را به این شکل وحشیانه کشته ایم و بر بدنش اسب تازانده ایم. هیچ وقت از یادم نخواهد رفت، آن گاه که چشم زینب به پیکر غرق به خون برادر افتاد، با آهی جگرسوز لب به سخن گشود:

- وامحمدا! وامحمدا! این پیکر بی جان حسین توست که به صحرا افتاده و در خون خود تپیده و دست و پابریده است. ای جد بزرگوارا  دخترانت اسیر گشته اند و فرزندانت قطعه قطعه شده اند و باد بر ایشان می وزد....

صفحه 202 کتاب زینت دوش نبی

ارسال به سراسر ایران
تضمین رضایت

موارد بیشتر arrow down icon
سوالی داری بپرس