![](/scale/x340/media/books/big/188/191669365644.gif)
کتاب مقتل حسینی نوجوان
مولف (پدیدآور) :علی شعیبی
کتاب "مقتل حسینی نوجوان" به قلم علی شعیبی اولین کتابی است که در قالب مقتل برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است. این اثر ضمن اشاره به زندگی نامه امام حسین، به بیان چرایی واقعه عاشورا و قیام حضرت نیز می پردازد.
زبان کتاب "مقتل حسینی نوجوان"، ساده و به دور از پیچیدگی های معمول است و نویسنده برای بخش های مختلف آن از منابع متعددی بهره برده است.
معرفی کتاب مقتل حسینی نوجوان:
معرفی کتاب مقتل حسینی نوجوان از زبان نویسنده کتاب، آقای علی شعیبی
کتاب از پنج فصل تشکیل شده است. فصل نخست کتاب به تولد امام حسین(ع) اختصاص دارد. تولد ایشان یک تولد خارق العاده بوده و اتفاقات خاصی در آن رخ داده است. بنا بر روایات نقل شده، فرشتگانی در آن زمان نازل شدند و خداوند نیز دستوراتی داده است.
فصل دوم کتاب به دوارن کودکی امام حسین(ع) می پردازد.
فصل سوم «مقتل نوجوان» به ریشه های قیام حضرت سیدالشهدا(ع) اختصاص دارد. در این فصل به طور مفصل به چرایی وقوع این قیام از زمان پیامبر اکرم(ص) پرداختم و سعی کردم به این سؤالات پاسخ دهم که چه شد که یزید، یزید شد و چه شد که معاویه در عصر امام علی(ع) با وجود انتخاب جانشین از سوی رسول خدا(ص)، از حکومت کنارهگیری نکرد و ...؛ تمامی این موضوعات در این فصل مورد بررسی قرار گرفته است.
سعی شده تا با زبانی ساده و خلاصه به تمام ریشهها و علتهای تاریخی واقعه عاشورا پرداخته شود؛ به طوری که مخاطب با خواندن این بخش به چکیدهای کامل از این ماجرا دست خواهد یافت. فصل سوم به این دلیل انتخاب شد که بتواند به پرسشهای مخاطب نوجوان درباره چرایی وقوع حماسه عاشورا پاسخ دهد.
کتاب در فصل چهارم وارد ماجرای کربلا شده است و فصل پنجم نیز به طرح احادیثی مبنی بر فضیلت گریه بر مصائب اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) و فضیلت برگزاری مراسم عزاداری برای حضرت سیدالشهدا(ع) و سرودن شعر در رثای حضرت اختصاص دارد.
برشی از کتاب مقتل حسینی نوجوان:
قاسم برادرزاده نوجوان امام حسین برای گرفتن اجازه نبرد پیش عمویش آمد. امام حسین وقتی قاسم را آماده رفتن دید، اورا به آغوش گرفته، آنقدر گریه کردند تا هر دو بی حال شده و غش کردند.
سپس آن نوجوان از امام اجازه میدان خواست، عمو به او اجازه نمی داد؛ قاسم آنقدر دست و پای امام را بوسید و اصرار کرد تا بالاخره اجازه گرفت. قاسم در حالی که به سوی میدان رفت، این گونه رجز می خواند:
ان تنکرونی فانا ابن الحسن، سبط النبی المصطفی و الموتمن...
من فرزند حسن نوه پیغمبر برگزیده هستم...
چهره زیبای قاسم مانند قرص ماه می درخشید، با دشمنان درگیر شد و با وجود سن کم، چندین نفر از سپاهیان دشمن را زمین زده و به سوی جهنم فرستاد. سرانجام پس از درگیری های سخت و نفس گیر...
پیشنهاد ما: کتاب انسان 250 ساله حلقه دوم
پیشنهاد ما: کتاب انسان 250 ساله حلقه سوم