انقلاب در کشورهای عربی، واکاوی ریشه ها و عوامل
چاپخانه :باقری
مولف (پدیدآور) :قرنی بهجت
مترجم :شوشتری زاده الهام
تنظیم کننده (گردآورنده) :قرنی بهجت
كتاب « انقلاب در كشورهاي عربي: واكاوي ريشهها و عوامل » زادة آرزوي شكل دادن به يك ضداستدلال در برابر «جداانگاري اعراب» يا اين تصور است كه بقية دنيا تغيير ميكند، اما جهان عرب نه. در يك سال پس از انتشار نسخة گالينگور اين كتاب، بخش بزرگِ خاورميانة عربي به جوش آمده است. اينبار، انفجار نه در قالب يك جنگ كلاسيك عربي ـ اسرائيلي يا دور ديگري از كشمكشهاي بين عربي، كه به شكل اعتراضهاي خياباني انبوهي از راه رسيد كه رژيمهاي ديرپاي تونس و مصر را سرنگون كرد. همچنين، اين اعتراضها در كشورهايي مثل ليبي و يمن جنگهايي داخلي برافروختند و ديگر رژيمهاي سياسي منطقه را بيشتر و بيشتر به موضع دفاعي بردند: زمان زيادي از كنارهگيري رئيسجمهور حسني مبارك نگذشته بود كه پادشاه عربستان سعودي حدود 36 ميليارد دلار هزينه كرد تا به تقاضاهاي مردمش پاسخ دهد و اصلاحاتي ديرهنگام را آغاز كرد. سه ماه بعد، شاه مراكش اصلاحاتي چشمگير در قانون اساسي انجام داد كه بخشش بدهيهاي هشتاد هزار نفر از محرومترين كشاورزان كشور را به دنبال داشت. از اين گذشته، نظام حاكم بر بحرين هرچند هنوز دور از اصلاحات دموكراتيك، اكنون در تلاشي براي آرام كردن خيابانهاي پر از خشمِ خود ضرورت تغيير را پذيرفته است. به اين ترتيب، خاورميانة عربي انگار ناگهان از يك دورة ناباروري سياسي به دورهاي از سونامي اعتراضها رفته است. اين منطقه، كه بهطور سنتي راكد و بيتغيير تصورش ميكردند، در دگرديسي خود جزو جهان ميشود. از آغاز پروژة خاورميانة در تغيير در انجمن دانشگاه آمريكايي قاهره در سال 2008 درست تا انتشار آن در پاييز 2010، اين تأكيد بر تغيير بنمايه و كانون توجه آن بوده است. بنابراين، بهنظر ميرسد درستيِ جهتگيري و تحليل كتاب ثابت شده است.... نويسنده بر اين باور است :برخلاف تأثيري كه فروپاشي اتحاد جماهير شوروي بر همكارانِ متخصصِ جنگ سرد من گذاشت، «بهار عربي» كنوني بر چاپ گالينگور كتاب حاضر تأثير سودمندي داشته است؛ چراكه كتاب در مقابل آن كتابهاي متداول و تأثيرگذاري كه استمرار را بهعنوان مدار مركزي سياستهاي خاورميانه متمايز ميكردند واكنش نشان ميدهد. هرچند احمقانه است كه ثابتهاي منطقهاي خاصي همچون منازعه اعراب ـ اسرائيل، سياستهاي نفتي و طرز فكرهاي پدرشاهي را ناديده بگيريم، كتاب تأكيد ميكرد كه ايستاييِ عربي وجود ندارد. برعكس، بر اين واقعيت پاي ميفشرد كه مثل بسياري از جوامع، آرامش ظاهري چيزهاي زيادي را دربارة جنبشِ زير خود پنهان كرده است. كتاب با تحليل بعضي دگرگونيهاي مهم در منطقه از اين استدلال پشتيباني ميكرد.... فصل طولاني اول، «نگاه متفاوت به خاورميانه: يك عدسيِ مفهومي آلترناتيو»، مدلي تحليلي براي محركهاي تغيير ارائه ميدهد و سير تحول منطقه را در بيش از نيم قرنِ 1954 تا 2009 بررسي ميكند..... فصل پاياني كتاب، «چالش تغيير و ضرورت مهندسي اجتماعي» مبباشد؛ چراكه اين فصل به بسياري از موضوعاتي اشاره كرده كه در جريان «بهار عربي» مطرح شدند. اين فصل رسانههاي جديد عربي را به شكلي تفصيلي مطالعه ميكند و به سير تكاملي آنها در سراسر منطقه بهمثابه پديدهاي نوظهور كه محرك تغيير است مينگرد. اين فصل همچنين «رشد جمعيت جوان» منطقه را بررسي ميكند و آن را با رهبري فرسوده و سالخورده در تضاد ميبيند؛ وضعي كه اين فصل آن را «آتشفشان زيرين» مينامد. باز هم، در برابر وسوسة افزودن چيزي به اين فصل مقاومت كردم؛ هرچند آتشفشان واقعاً فوران كرده و گدازههايش اكنون ما را محاصره كردهاند.
سبد خرید این کتاب فعلاً فعال نیست
سعی می کنیم این کتاب رو در اسرع وقت موجود کنیم
از این که با شکیبایی همراه ما هستید از شما متشکریم