خرید انواع کتاب قرآن و مفاتیح الجنان با بالاترین تخفیف + طراحی یادبود رایگان حتماً ببینید

ادبیات فارسی

ادیان و مذاهب

اصول دین و اعتقادات

اهل بیت (ع)

سبک زندگی

قرآن

کودک و نوجوان

علوم و فنون

حوزه علمیه

احادیث | ادعیه | زیارت



قیمت پشت جلد: 1700000 ریال
قیمت برای شما: 1,513,000 ریال 11 درصد تخفیف
تاریخ بروزرسانی: شنبه 5 خرداد 1403

توضیحات

برادر رحی روایتگر روحی بلند بالا است. حاج رحیم داستان ما مرد جبهه های حق علیه باطل بود. شهیدی که راه قرب الهی را خیلی خوب میدانست، خوب بلد بود که چگونه خود را در دل خدا جا کند و برادرانه از این خاک و حریم اهل بیت مراقبت کند.

شهید رحیم کابلی از آن دست نظر کرده ها بود که در سه راه حق بلند شد. هم در انقلاب، هم در دفاع مقدس و هم در دفاع از حریم امن اهل بیت. سال های جوانی اش را در فضای توپ و تانک دفاع مقدس گذراند. اما زمانی هم که بازنشسته شده بود باز هم از پا نیوفتاد و فریاد لبیک برای دفاع از حرم را سر داد.

کتاب "برادر رحی" که توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است تماما روایت خود شهید از زمان 8 سال دفاع مقدس می باشد. پس این کتاب را به تمام علاقه مندان حوزه دفاع مقدس پیشنهاد میکنیم.

پیشنهاد ما: خرید کتاب سلام بر ابراهیم

مقدمه کتاب برادر رحی:

سال 1390 بود که مرکز حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس بسیح و سپاه کربلای استان مازندران تصمیم گرفت خاطرات زمان جنگ سرهنگ رحیم کابلی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را به نگار درآورد.

روند مصاحبه از سال 1390 آغاز شد و در طول این مدت، وقت شناسی و علاقه راوی به مکتوب کردن خاطرات جنگ را نشان می داد.

درست زمانی که کار محتوایی کتاب تمام شد حاج رحیم به کسوت مدافعان حرم درآمد و در تاریخ هفدهم اردیبهشت ماه 1395 به یاران شهیدش پیوست و درخان طومان سوریه مفقود الاثر شد.

اندوه از دست ادن مردی که ستون و تکیه گاه اخلاقی بسیاری بود درد جان کاهی را تا هم اکنون بر ما تحمیل کرده است.

پیشنهاد ما: خرید کتاب سه دقیقه در قیامت با تخفیف

برادر رحی به آرزویش رسید:

سال 1354 به مدرسه راهنمای آیت الله کوهستانی رفتم. حاج آقای کوهستانی از آیات عظامی بود که ارادت خاصی به ایشان داشته و دارم. دیوار به دیوار آنجا یک مدرسه راهنمایی دیگر بود به نام ابوریحان بیرونی.

بالاخره به آرزویمان رسیدیم و در شهر ثبت نام کردیم. توش بهشهر در منزل مرحوم شکرالله پارسی اتاق کوچگی اجاره کردیم. همسرش صاحب خانه ما بود که قبل از آن مادر بزرگ و پدرم پیش او کار کرده بودند و همدیگر را می شناختند.

من، مادربزرگ، پسر عمویم و برادرم کریم چهار نفری توی یک اتاق زندگی می کردیم.

آن موقع دوازده سیزده ساله بودیم. روزهای اول از ترس ندادن ناهار نماز میخواندیم، ولی مادر بزرگ به درست خواندن نمازمان شک کرده بود.

به خاطر همین پسر صاحب خانه مان به همراه بقیه طریقه خواندن نماز را روی کاغذ های امتحانی برای من و پسرعمویم نوشتند و توضیح دادند که نماز دورکعتی و چهار رکعتی را چگونه بخوانیم. ورق های امتحانی آن دوره به نسبت الان خیلی بزرگ تر بود و به آن هشت ورقی می گفتند...

ارسال به سراسر ایران
تضمین رضایت

موارد بیشتر arrow down icon
سوالی داری بپرس