گردان 401 قبل از عملیات بدر در سال 62 تشکیل شد، اولین فرمانده این گردان شهید سردار رضا عباس زاده بود که ایشان در عملیات بدر شهید شدند.

در این گردان که حاج قاسم آن را ستاره درخشان لشکر 41 ثارالله نامید عده ای از جوانان این ممکلت دل و جان خود را به آب زدند و تن های خود را مروارید های دریا قرار دادند.

کتاب "ساحل خونین اروند" را باید مطالعه کرد تا متوجه شد آن بچه های غواص در عملیات کربلای چهار برای حفظ کردن خاک پاک کشور چه رشادتی به خرج دادند. این کتاب روایت جذاب از پسرخاله های غواص این گردان است.

شهید محسن باقریان که تنها 19 سال را به چشمانش دیده بود و پسر خاله های عزیزش برادران محمد رضا و مهدی صالحی که آنها هم در همانند محسن در ابتدای جوانی و 19 سالگی به شهادت رسیدند. 

دسته گل های پر پر شده ای که اگر جنگ نبود، اگر صدای آزار دهنده توپ و تانک و تفنگ نبود. در ابتدای راه جوانی خود قرار داشتند. مادرهایشان چه آرزوهایی که برای آنها نکرده بودند و چه روزهایی که در فکرشان برای دسته گل هایشان دور اندیشی کرده بودند.

کتاب "ساحل خونین اروند" روایت روز هایی که اروند خون گریه کرد و محل آرامش تن های بی جان این رشیدمردان بود. این کتاب توسط انتشارات شهید کاظمی در قطع رقعی و با 210 صفحه به چاپ رسیده است.

پیشنهاد ما: کتاب سلام بر ابراهیم

سخنان حاج قاسم در مورد گردان 401:

گردان 401 یک ستاره درخشان در لشکر 41 ثارالهه بود. ستاره زهره ای بود که همه نور آن را می دیدند.... دلیل برجستگی این گردان یکی فرماندهان آن بودند و دیگری بچه هایی که آنجا تجمع کرده بودند که عصاره به تمام معنای فضیلت های مختلف بودند...

وقتی وارد گردان می شدیم نمی توانستیم تصور کنیم که اینجا حوزه علمیه است یا نشانه های کوچکی از صدر اسلام است یا فضای کعبه است که تعدادی مشغول ذکر و دعا هستند.

وصیت نامه شهید محمد رضا صالحی 19 ساله:

قسم به عصر که انسان، همه در خسارت و زیان است، مگر آنان که به خدای یکتا ایمان آوردند و نیکوکار شدند و به درستی و راستی و پایداری در دین حق یکدیگر را سفارش کردند و وصیت نمودند به شکیبایی.

از همه هموطنان خود می خواهم به یاد خدا و یگانگی خدا باشید و دعا به جان امام را فراموش نکنید، و این را بدانید که در شب های جمعه حتما سر مزار شهدا بروید که شهدا در شب های جمعه بر کارمردم نظارت دارند و آنهایی که قابل شفاعت باشند را شفاعت می کنند .

در راه خدا از آن چیز که دوست دارید انفاق کنید که خدا انفاق کنندگان را دوست دارد. و اما پدرم همچون حسین، شیرمرد باش که خدا شیرمردان را نوید شاهد می دهد و نگذار که سلاح مومنین از دستانشان بیافتد و به کار کشاورزی خود ادامه بده

اما مادرم، همچون زینب در مقابل دشمنان اسلام پایداری و مقاومت کن.