گاهی اوقات رسیدن به آرزوهایت، چشیدن طعم شیرین دستیابی به رویایت می شود، تمام هم و غم زندگی ات. حاضری حتی از زندگی ات بگذری اما آن تصوراتت تحقق بخشد.

علی اکبر عربی داستان "من دعا می کنم، تو آمین بگو" همیشه به همسرش (مریم رضایی) می گفت که اگر به مبارزه با تکفیری ها در سوریه نشتابیم باید فردا روزی آن ها را از نزدیک خاک خودمان دور کنیم.

همیشه آرزویش شهادت بود و همسرش هم به دنبال دعای او آمین می گفت. آنقدر شوق رسیدن به شهادت را داشت که در همان اولین رفتنش، به آسمان ها پرواز کرد و به فیض شهادت نائل آمد.

کتاب "من دعا می کنم، تو آمین بگو" به داستان زندگی شهید مدافع حرم علی اکبر عربی می پردازد که توسط انتشارات شهید کاظمی در قطع رقعی به چاپ رسیده است.

پیشنهاد ما: کتاب سلام بر ابراهیم

وصیت نامه شهید علی اکبر عربی:

یا رب مپسند مست و حیران باشم

یاران بروند مرغ پریشان باشم

آنها همه فداییان زینب هستند

حیف است که من فدایی دنیا باشم

خدایا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست آموز نشویم و از نور خویش آتش در ما بیفروز تا در سرمای بی خبری نمانیم، خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندند خو نکنیم و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویر تا مشت خونینشان را برافراشته داریم.

از خداوند منان می خواهم عنایتی به شما داشته باشد تا با حجاب خود همیشه خنده و رضایت بر لبان مباک حضرت فاطمه را به وجود بیاورید که این باعث رستگاری شما در دنیا و آخرت خواهد بود.

مادر خوبم از شما عاجزانه تقاضا می کنم که بعد از شهادتم هنچنان که در شهادت برادران خود صبر پیشه کردی صبور باشی و افتخار کنی که خداوند به شما لیاقت داده تا فرزندی تقدیم حضرت زینب بکنید خداوند منان را همیشه شکرگذار باشید.