کتاب حکمت متعالیه - حسن معلمی
مولف (پدیدآور) :معلمی حسن
در کتاب "حکمت متعالیه" به قلم حسن معلمی تلاش شده است که اصول حکمت متعالیه با گزینش عبارات مهم در هر باب ارائه شود و قبل از ورود به هر بحث ابتدا به پیشینه های آن بحث و موضوع مربوط به آن در فلسفه مشاء، اشراق و عرفان اسلام، نگاهی کوتاه داشته باشد و سپس به طرح بحث در مورد حکمت متعالیه بپردازد.
معرفی و پیشنهاد کتاب درباره سردار سلیمانی: حاج قاسمی که من می شناسم
حکمت متعالیه چیست؟
روش حکمت متعالیه همچون فلسفه اشراق استدلالی و شهودی است و نیز همانند کلام خود را به قرآن و سنت عرضه میکند.
در واقع قرآن و عرفان و برهان، منبع و چراغ راه حکیم در حکمت متعالیه است و حکمت متعالیه، نقطه تلاقی چهار نوع جهان بینی یا نگرش خاص به هستی و مراتب آن است و نقطه تلاقی مشاء اشراق عرفان و کلام است و این تلاقی به صورت التقاط نیست
بلکه استفاده از نقاط قوت در روش و محتوای همه این مکاتب و کنار زدن نقاط ضعف همه و اضافه کردن اصول محکم به آنها و ارائه نظام و جهان بینی منسجم است که در مرتبه تکاملی همه آنها قرار دارد گرچه این سیر تکامل بعد از ملاصدرا نیز کمابیش ادامه داشته و ظهور و بروز آن در فلسفه نوصدرایی مشهود است.
حکمت متعالیه اصالت را به وجود میدهد و ماهیات را ظهورها یا سایههای وجود قلمداد میکند و وجود را حقیقتی واحد و دارای مراتب تشکیکی میداند؛ یعنی چهار اصل را در ابتدای راه مطرح می سازد و همین ابتدای سیراو، آسمان و عرش فلسفه های قبل از اوست گرچه در حکمت متعالیه سخن نهایی نیست آن چهار اصل که به دار هستی و عالم وجود مربوط است عبارت اند از:
ا. تحقق كثرت حقیقتا؛
۲ . تحقق وحدت حقيقتا؛
۳ بازگشت کثرت به وحدت حقیقتا؛
٤. جریان وحدت در کثرت حقیقتا
صفحه 21 کتاب حکمت متعالیه
گزیده اول از کتاب حکمت متعالیه - حسن معلمی:
ارزش شناخت بحث مهم و اصلی معرفت شناسی است زیرا همه و اصلی معرفت شناسی است زیرا همه مباحث، مقدمه است برای این بحث که ملاک و معیار مطابقت علوم ما با واقع چیست؟
با توجه به مباحث گذشته میتوان گفت از دیدگاه ملاصدرا ملاک در علوم حضوری، همان حضور و شهود واقع است که در این شهود خطا معنا ندارد و در علوم حصولی نیز همان بداهت عقلی، ملاک صدق است.
توضیح مطلب در مباحث قبل روشن شد که یقینی بودن بدیهیات اولیه به دلیل محتوای آنهاست؛ یعنی صرف تصور موضوع و محمول و نسبت بین آن دو تصدیق به ثبوت محمول برای موضوع حاصل میشود تصدیق و یقین حاصل شده دارای دو یقین است:
۱. یقین به این که الف، ج است، ۲. یقین به این که محال است الف ج .نباشد. گفتنی است یقین دوّم، یقین مضاعف است و همین یقین مضاعف موجب میشود که انسان هیچگاه در باب صدق آن دچار تردید نشود و همین امر موجب مطابقت آن با واقع است به همین دلیل، فلاسفه اسلامی همچون فارابی، ابن سینا، محقق طوسی، ملاصدرا و دیگران یقین در باب بدیهیات اولیه را مطابق با واقع میدانند و تصدیق در باب آن را فهم صدق این قضایا قلمداد میکنند.
صفحه 42 کتاب حکمت متعالیه
گزیده دوم از کتاب حکمت متعالیه - حسن معلمی:
بحث حرکت و تغییر از مباحث کهن فلسفه است و پیشینه آن به آغاز مباحث فلسفی بر می گردد به گونه ای که هیچگاه تغییر و حرکت از دغدغه فیلسوفان بیرون نبوده است ولی آنچه در این سیر تفکر مهم و قابل توجه است نوع نگاه و تفسیر فیلسوفان از تغییر و حرکت است.
به گونه ای که گاهی پاره ای از فیلسوفان حرکت را انکار کرده و آنچه را دیگران حرکت مینامند سکونات متتالی نامیده اند، و از طرف دیگر نیز پاره ای از فیلسوفان همه عالم را تغییر و حرکت قلمداد کرده اند. ملاصدرا در بین فلاسفه و به ویژه فیلسوفان مسلمان از این ویژگی برخوردار است که:
اولاً: تبیین دقیقی از حرکت و لوازم آن ارائه کرده است.
ثانیا: بحث حرکت را از اعراض به جوهر اشیاء تسری داده است.
ثالثا: دلایل محکمی بر این حقیقت اقامه نموده است.
رابعا: نتایج بسیار عالی از این اصل گرفته است که از جمله آنها نحوه ارتباط عالم با حضرت حق و نیز تکامل جوهر نفسانی بود.
صفحه 205 کتاب حکمت متعالیه