کتاب در محضر بهجت
مولف (پدیدآور) :محمد حسین رخشاد
کتاب "در محضر بهجت" که به صورت مجموعه ای سه جلدی فراروی شما است، گلچین نکات دل نشین و جذابی است که عارف کامل و عالم ربانی، حضرت آیت الله العظمی بهجت طی سال های متمادی در کلاس های درسشان بیان می کردند.
در کتاب "در محضر بهجت" به قلم محمد حسین رخشاد تلاش شده است تا بیش از 1800 نکته از این استاد بزرگوار و کم نظیر جهان اسلام بیان گردد تا چراغ روشنی بخش بر راه و مسیر مسلمانان عزیز باشد.
پیشنهاد ما: کتاب سلام بر ابراهیم
کتاب آیت الله بهجت در مورد امام رمان:
مقدمه کتاب در محضر آیت الله بهجت:
سری کتاب های در محضر آیت الله العظمی بهجت دربردارنده مجموعه نکات ناب معارفی و تذکرات اخلاقی، عرفانی و.. آیت الله العظمی بهجت قدس سره در جلسات درس است که مولف در طول حدود 15 سال استفاضه و بهره گیری از محضر ایشان گردآورده است.
اگرچه این مجموعه به صورت دوره ای عرضه می گردد، ولی هر کدام از مجلدات آن از لحاظ محتوا، مستقل و دربردارنده نکات جداگانه می باشد.
محمد حسین رخشاد (متولد 1324 ش، نجف اشرف) دروس مقدماتی، سطح و بخشی از خارج حوزه را نزد والد خود و اساتید معظم: شهید محراب آیت الله مدنی، آیت الله العظمی بجنوردی و.. فرا گرفت و پس از هجرت به قم از محضر آیات عظام: علامه طباطبایی، بهجت و تبریزی بهره مند شد و اکنون پس از 12 سال سابقه تدریس در دانشگاه، در حوزه علمیه قم به تدریس و تالیف اشتتغال دارد.
کتاب وزین در محضر علامه طباطبایی و سری کتاب های "در محضر آت الله العظمی بهجت" از تالیفات ایشان است.
گزیده اول از کتاب در محضر بهجت:
مرحوم آقا سید علی یزدی - از شاگردان مرحوم آخوند اردکانی که بعد از میرزای بزرگ خود را اعلم می دانست، می گوید: در کربلا به درس آخوند می رفتم و کربلا در آن زمان مرکز علم اصول، و نجف اشرف مرکز فقه بود، ایشان نقل می کرد:
هم شهری های ما از یزد با اردکان به کربلا آمدند و گفتند: آیا می شود به خدمت آخوند برسیم؟ به هر حال وقت گرفتیم و قرار شد وقت خاصی به خدمت آخوند برسیم. همراه باجماعتی از ژوار به خدمت ایشان رسیدیم، و در حالی که ماجلو حرکت می کردیم و آنها دنبال سرما، وارد شدیم.
من که شاگرد آخوند بودم به عنوان سؤال از ایشان ولی برای اظهار مراحل فضل و علمیت و فقاهت، مسأله ای را که خود را در آن کاملا آماده کرده بودم مطرح نمودم و خوب آن را تقریب و تقریر کردم و به آخر رساندم، البته به صورت سؤال ولی با بیان کاملا علمی و استدلالی و منتظر جواب بودم. آخوند - رحمه الله - به من اشاره کرد که نزدیک بیا، نزد ایشان رفتم، و ایشان آهسته در گوشم گفت: «نمی دانم!»
این سخن خیلی در من اثر کرد و رنگ و روی من سرخ شد، ساکت محض شدم. آخوند می خواست به من بفهماند که نباید این کار را کرد. فردای آن روز که برای بازدید زوار به مسافرخانه رفتم، از دریچه ی پنجره ی کوچه صدای آنها شنیده می شد، شنیدم به هم دیگر می گفتند: « دیدید آقا سید علی چه قدر صحبت کرد، ولی آخوند همه را با یک کلمه جواب داد!»
بالاخره، استاد و شاگرد امتیازات عجائب و غرایب داشتند و حرف های به ظاهر رکیک، اما به جا و به موقع، در کلماتشان زیاد بود.
صفحه 18 کتاب در محضر بهجت
چرا باید دعا کنیم؟
اگر بی تفاوت باشیم و برای رفع گرفتاری ها و بلاهایی که اهل ایمان بدان مبتلا هستند دعا نکنیم، آن بلاها به ما هم نزدیک خواهد بود، چنان که الآن بر سر ما آمده است.
نظیر ریختن مواد شیمیایی و بمباران شهرها در مقابل خطرهای دینی چه باید کرد، آیا نباید فکری و چاره ای بکنیم، یا بگذاریم هر چه شد، شد! و هر چه بر سر زنان و مردان و پیر و جوان ما آمد، آمد؟!
صفحه 97 کتاب در محضر بهجت
گزیده دوم از کتاب در محضر بهجت:
آقایی از اهالی مشکین و اردبیل در زمان رضاپهلوی در نجف بود که در مدرسه بادکوبه ای ها، اسفار و رسائل تدریس می کرد، و در همان زمان ها به ایران آمد.
بعد از مدتی احوالشان را پرسیدم، گفتند: در یکی از روستاهای اطراف مشکین اردبیل ساکن شده است. خدا میداند عالمی که آن قدر زحمت کشیده بود، با چه وضعیت سختی در آن روستا به سر می برده است! چه علمایی گمنام شدند و مردم از آنها استفاده نکردند، آن هم در زمانی که علما کم بودند. امروز یک عالم، جاي صد عالم صد سال قبل است.
فوج فوج از خوبان می آمدند و به کشاورزی مشغول می شدند، و عده ای به ادارات می رفتند. خیلی هم به تهران می آمدند و در آنجا به گفتن مسایل شرعی می پرداختند و منبر مختصر و مجالس سیار روضه خوانی داشتند.
البته تهرانی ها در آن زمان خوب امتحان دادند؛ چون چشم سیر بودند و به اوضاع دنیا مغرور نمی شدند و روحانیون را نگاه می داشتند و از وجود آنها استفاده می کردند.
صفحه 335 کتاب در محضر بهجت
معرفی و پیشنهاد ما: کتاب ریحانه بهشتی