مهدی اخوان ثالث با نام و تخلص م. امید، شاعر پرآوازه، ادیب و موسیقی پژوه ایرانی از دیار مشهد، شهر امام غریبان بود. اشعار وی زمینه اجتماعی دارد و گاه حوادث زندگی مردم را به تصویر کشیده اما چاشنی کارهایش بی شک لحن حماسی و صلابت به کار رفته در آنها می باشد.

در دومین قدم از مجموعه کتاب های شعرهای زمان ما، به مجموعه اشعار مهدی اخوان ثالث می رسیم که بی شک درون مایه حماسی به کار رفته در اشعارش می تواند نگرش شما را به شعر، تغییر دهد.

پیشنهاد ما: کتاب حاج قاسمی که من می شناسم

مهدی اخوان ثالث و آفرینش شعر:

مهدی اخوان ثالث (م. امید) به اغلب احتمال برخی از شعرهای درخشان و حالتمند و مؤثر و صمیمانه خود را در لحظات اوج همین بی تابی ها نوشته است.

همان لحظه هایی که در شعر «حالت» از آن سخن می گوید که پر از فرّ بی خویشی است و دل را در بارش نور نوشین خود می نوازد. لحظه های پر شکوه و شوکت غزل ۳.

لحظاتی که خطابش همه، جان است و جان. پائیز جان چه شوم، چه وحشتناک. کرک جان خوب می خوانی! وقتی که با گروهی شرم و بی خویشی وضو میکند برگکی می کند و بر سجاده شبنم آجین سبزفرش باغ می ایستد و نماز می گزارد.

گاهی که به تماشای چگوری، چنگش در جگر افکنده شده است، آنگاه که اشباح سیاه را می بیند که از زیر انگشتان صبور او بیرون می آیند و موج های زیر و اوج نغمه های چگور را می شنود که چون مشتی افسون در فضای شب رها می شوند.

لحظات شبهای گوناگون، شبی که احساس می کند بانوی سیاهپوش گیسو بلند کنارش نشسته است و می گرید و شبی دیگر که مخمل زلفش را ناز می کند.

پیشنهاد کتاب: ویرانی دروازه شرقی

گزیده ای از بهترین اشعار اخوان ثالث:

لحظه دیدار نزدیک ست.

باز من دیوانه ام، مستم.

باز می لرزد، دلم، دستم.

باز گوئی در جهان دیگری هستم.

های! نخراشی بغلت گونه ام را، تیغ!

های، نپریشی صفای زلفکم را، دست! و آبرویم را نریزی، دل! 

ای نخورده مست

لحظه دیدار نزدیکست..