کتاب ردپای یک جاذبه
مولف (پدیدآور) :آیت الله سید محمد حسین حسینی بهشتی(شهید بهشتی)
به چه دلیل در انسانها میل جنسی وجود دارد تا ما بخواهیم جلوی آن را بگیریم؟ ردپای این جاذبه قدرتمند را چگونه از خود دور کنیم؟
کتاب"ردپای یک جاذبه" مجموعه بیانات شهید بهشتی پیرامون جامعه جنسی و جامعه الهی است؛ اینکه میل جنسی چگونه میتواند سرنوشت تمدنها را تغییر دهد و نگاه اسلام به میل جنسی چیست و در مقایسه با مکاتب مختلف در چه جایگاهی قرار میگیرد؟
معرفی و پیشنهاد کتاب درباره سردار سلیمانی: کتاب حاج قاسمی که من می شناسم
معرفی کتاب ردپای یک جاذبه:
بر اساس دیدگاه اسلام و همچنین متخصصان علوم رفتاری، میل جنسی همواره پرکششترین و جذابترین میل انسان بوده و ابتلا به الگوهای متناقض در راه ارضای آن منجر به پیدایش فرهنگهای متضاد حتی در سطح دو تمدن متقابل نیز شده است.
جریانی که آنقدر توانمند است که قادر به ساخت دو جامعه گوناگون و بهواسطه آن دو تمدن متفاوت از یکدیگر است و هر یک بهواسطه نوع مواجهه با این میل و تنظیم مجموع امیال در جهات مخالف یکدیگر بهسوی اهداف خود در حرکتاند.
کتاب "ردپای یک جاذبه" مجموعهای از بیانات شهید آیتالله دکتر بهشتی پیرامون جریان میل جنسی در ابعاد مختلف زندگی است.
شهید بهشتی که در جایگاه یک نظریهپرداز جامع علوم اسلامی و اجتماعی و همچنین سیاستمداری دانا شناخته شده است، معتقد است که هرکدام از احکام اسلام در واقع به مدیریت یک میل در ارتباط با امیال دیگر باز میگردد و با کمی دقت میتوان دریافت که این احکام درباره میل جنسی نیز پابهپای ردپای آن در میدانهای گوناگون زندگی صادر شدهاند.
ردپایی که از همهجا حتی بهشت برین و جهنم سوزان گذر کرده. ردپای یک جاذبه....
معرفی و پیشنهاد کتاب خودنوشت سردار سلیمانی: از چیزی نمی ترسیدم
برشی از کتاب ردپای یک جاذبه:
آزادی مطلق یعنی چه؟ اصلاً آزادی مطلق داریم؟
ایمان به یک مسلک خواهناخواه، برای انسان، محدودیتها و وظایفی به وجود میآورد حتی گروههایی که بی مسلکی و بیبندوباری را مسلک خود قرار دادهاند برای این مسلک خود قوانینی دارند.
یکی از این گروههای در اروپا گروه لختیها هستند. در یکی از نشریاتی که مقالهای درباره اینها منتشر کرده، نوشته بود که یکی از مقررات این انجمن این است که در اجتماعات لختی، اگر کسی با کوچکترین تکه پارچه یا لباسی وارد انجمن شود، پدرش را درمیآورند.
یعنی در کثیفترین و پستترین نظامها هم امرونهی وجود دارد. وقتی بی مسلکی برای خود نظامی وظیفه آور دارد، چطور عدهای توقع دارند به آنها مسلکی سازنده عرضه شود، بدون آنکه برایشان تعهد و وظیفه ایجاد کند؟