"کتاب ستاره ها چیدنی نیستند" برگرفته از داستانی واقعی پیرامون ماجراهای پر فراز و نشیب یک دختر آمریکایی، به قلم محمد علی حبیب‌اللهیان است. به نظر شما تصورات یک فرد آمریکایی از حجاب چیست؟ آیا می تواند حجاب را قبول کند یا خیر؟

کتاب "ستاره ها چیدنی نیستند" این بار به سراغ رمانی از جنس حجاب رفته است. رمانی که در دل متن ساده و شیوای خود سعی در تبیین مفاهیم عمیق پیرامون حجاب دارد.

معرفی کتاب "ستاره ها چیدنی نیستند"

این رمان بلند، پیرامون سبک زندگی بانوان و با محوریت موضوع حجاب و با نگاهی فرادینی و فراملیتی است و شخصیت‌های مشهور، فعال و جنجالی زیادی در آن حضور دارند! شخصیت و قهرمان اصلی داستان، دختری آمریکایی است که طی ماجراهایی با مرکز اسلامی نیویورک آشنا شده و در جلسات متعدد این مرکز، تمام افکار و آراء پیشین خود را به چالش می‌کشد.

این دختر آمریکایی به سبب این اتفاق با دو نگاه و دو مدل سبک زندگی در مورد زنان آشنا می‌شود و همین آشنایی، منشا اتفاقاتی مهم در زندگی او و دوست نزدیکش خواهد شد. دو نگاهی که حداقل در 14 مساله، 180 درجه با یکدیگر اختلاف اساسی دارند و این قهرمان داستان است که باید در این میان، تصمیمی بزرگ بگیرد ... تصمیمی که مخاطرات زیادی برایش به همراه خواهد داشت.

پوشش عین محدودیت است!

اگه اجازه بدین مطالبی هم من بگم، من با خانم الیکینا کاملا موافقم که پوشش و حجاب عین آزادیه و محدودیت نیست. اما به نظر من اگه محدودیت هم باشه اشکالی نداره! کی گفته محدودیت همیشه بده؟!

اگه راننده ها موظف به بستن کمربند ایمنی هستن یا خلبان ها باید توی یه کانال هوایی خاص حرکت کنند یا بیمار فقط داروهای تجویزشده پزشک رو میتونه مصرف کنه، محدودیت هست یا نیست؟ آیا محدودیت بدیه؟

یا نه تنها بد نیست، بلکه لازم و واجب هم هست؟ اگه کسی بگه چراغ راهنمایی رو بردارین و اینقدر محدودیت ایجاد نکنین، راجبش چه فکری می کنیم؟

صفحه 48 کتاب ستاره ها چیدنی نیستند

گزیده ای از کتاب ستاره ها چیدنی نیستند:

چهارمین نشست با تلاوت قرآن مجید آغاز شد. سارا که مثل همیشه کنار ماشا بود، از سر کنجکاوی چشمش را دور تا دور سالن چرخاند و نگاهی به پشت سرش کرد. فرهاد درست پشت سرشان نشسته بود. نمیدانست چرا دیدن این جوان این قدر برایش خوشایند بود. انگار قلبش گرم میشد و خون تازه ای توی رگهایش جریان پیدا می کرد. برای خودش هم عجيب و هیجان انگیز بود.

بعد از صحبت های مقدماتي خانم حکیمی، دکتر مجیدی با همان وقار همیشگی اش پشت تریبون قرار گرفت و صحبت هایش را با نام و یاد خدا و تشکر از حضار شروع کرد و در ادامه گفت: ... در جلسه اول و دوم، دو نگاه متفاوت به زن در طول تاریخ رو بررسی کردیم. در سومین نشست، برخی ویژگیهای این دو نگاه رو بیان کردیم و در پایان اشاره شد که یکی از ویژگیهای نگاه منفی، تشویق همه به ویژه زنان، به بدحجابی ست.

این مسئله باتوجه به آثار زیان بار و بسیار خطرناکش جای بحث و بررسی داره. این در حالیه که نگاه مثبت به دلیل توجه به زن، به پوشیدگی و حجب و حیای او تأکید ویژه داره. قرار گذاشتیم این بار دلایلی ارائه بشه

که برای همه خانمهای دنیا قابل پذیرش باشه، تا معلوم بشه در مسئله پوشش و حجاب، حق با نگاه منفیه یا با نگاه مثبت. دکترتونی سیک دستش را بالا برد، دکتر مجیدی برای شنیدن سخنان او سکوت کرد. تونی سیک ایستاد و گفت: ... از اینکه کلام شما رو قطع کردم، عذرخواهی می کنم.

مثل دوست صمیمی و عزیزم دکتر لانگ از زحمات شما متشکرم. طبق جمله لانگ، ما مباحث بی پایه رو از مطالب محکم و استوار تشخیص میدیم. قبل از اینکه به بیان دلایل پوشش بپردازین، نکته ای رو دوست دارم خدمت شما و همه ی حاضران بیان کنم.

درسته که انسان همه چیز رو باید با استدلال قبول و یا رد کنه، اما به نظر من اینجا خانم ها نباید منتظر شنیدن و بررسی دلایل شما باشن؛ چون نگاه منفی اونقدر در حق انسانیت و زنان ظلم کرده که همین توهین و تحقیرها کافیه تاهمه انسانها بدون چون و چرا علیه این جریان و دستورالعملهاش شورش کنن. فکر میکنم صحبت های شما توی این نشست ها، برای حرکت جدید همه، به ویژه خانم ها کافی باشه. اصلا این خودش مهم ترین دلیله. دکتر مجیدی سرش را به نشانه تأييد تکان داد و گفت: ... از دقت شما ممنونم.

بیان جنابعالی کاملا به جاست. علت اینکه من روی اهمیت اون مقدمه يعنی مقایسه نگاه سفید و سیاه تأکید کردم، همین بود. در تمام ده موردی که اشاره به اختلافات نگاه مثبت و منفی کردم، برای تشخیص حق، مقدمه به تنهایی کافی بود. البته در بررسی تک تک این تفاوت ها و ازجمله بحث پوشش، نکات ارزشمند زیادی هست. خانم های عزیز و آقایان محترم! دقت کنین! اولین دلیل ما برای پوشش، تاریخ بشريته.

صفحه 128 کتاب ستاره ها چیدنی نیستند

پیشنهاد ما: کتاب دکل مستند داستانی گام دوم انقلاب

پیشنهاد ما: کتاب جهاد با نفس

پیشنهاد ما: کتاب سقیفه علامه عسکری